آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی اینترنتی، مقالات برندینگ و برندسازی و استراتژی بازاریابی

کلمات کلیدی

۴۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چرا هر برندی نیازمند تن صدای ( tone of voice ) متمایز است؟

شرکت­ ها نیز مانند افراد اثرگذاری دارند و یک اثرگذاری خوب می تواند راه را برای بهبود روابط در کسب وکار هموار کند.

در سطوح بسیار ذاتی و زیربنایی رفتاری که سازمان ­ها دارند، میتواند تفاوت ایجاد کند. تن و لحن ارتباطی برند با بازار هدف، خصوصاً در اشکال نوشتاری هم، نقشی کلیدی در اثرگذاری نام تجاری محسوب می شود. آیا تا به حال به این امر توجه کرده اید که تن صدای برندی در زمینه مد باید چگونه باشد؟

تن صدای برند برای اظهار هویت برند حیاتی است.

یک تن صدای مناسب میتواند به شرکت کمک کند که خود را از سایر رقبا متمایز سازد، شخصیت برند خود را تقویت کند و تعهد برند به مشتریان را تحقق بخشد.

به عنوان مثال، یک شرکت اسباب بازی که بر روی لوازم التحریر متمرکز است، ممکن است بخواهد به نوعی از تن صدای رسمی استفاده کند، درصورتی که شرکتی که تمرکز خود را بر روی سرگرمی ­های نوظهور گذاشته است از تن صدای غیر معمول و با مزه بیشتر نفع میبرد.

به علاوه برای اظهار شخصیت برند خود، تن صدای مورد استفاده ­ی شما باید در تمامی کانال های ارتباطی یکپارچه و نامتناقض باشد : حتی اگر مشتری تبلیغ شما را در رادیو بشنود، به صفحه مربوط به برند ما در سایت شرکت نگاهی بیاندازد، یا وبلاگ ما را مطالعه کند، لازم است صدایی قابل شناسایی و یکسان به صورت واضح و شفاف نمایان شود.

تن صدای برند چیست؟

تن صدای برند ( tone of voice ) انواع کلمات مورد استفاده، روشی که جملات ایجاد شده ­اند و نوع جاری شدن کلمات را  شامل میشود. تن صدا در تمام ارتباطات مربوط به سرتاسر بخش بندی­ ها، دپارتمان­ ها و کشورها مورد استفاده قرار می گیرد، بنابراین هرچیزی که شرکت شما مینویسد مانند زبان برند مشابه به نظر می ­آید.

روشی که شرکت در ارتباطات و تعاملاتش از آن استفاده می کند، یکی از قدرتمندترین راه ­ها برای برقراری ارتباط با چشم انداز خود است. وقتی سازمانی در یک تن صدای مشخص و متمایز فعالیت می کند، مردم تمایل پیدا می کنند که شروع به استفاده از آن کنند و این روند را ادامه دهند.

یک صدای متمایز با توجه به تمام مضامین، شما را در ساخت برندی قوی یاری می کند و نهایتاً هرآنچه سازمان در جهت قدرتمندسازی برند خود انجام می دهد منجر به پیروزی در کسب وکار خواهد شد.

کدام شرکت ­ها به تن صدا نیاز دارند؟

هر سازمانی نیاز دارند رویکرد عاقلانه­ ای را در مورد تن صدای خود اتخاذ کند. تمام شرکت­ ها.

تا به حال چندبار با جمله­ ی “موضوع آن چیزی نیست که شما می گویید، بلکه نحوه بیان موضوع  است که اهمیت دارد ”  شنیده اید؟

برندهای جهانی به همراه کسب­ وکارها و کارکنان در سرتاسر دنیا، خصوصاً به تن صدای یکپارچه ­ای نیاز دارند که در زبان­ های مختلف هم قابل استفاده باشد. این مورد همچنین برای شرکت­ هایی که از نویسندگان خارجی بسیار و آنهایی که دارای خدمات تکنیکی سخت الوصول هستند نیز کاربرد دارد.

۵ گام جهت ایجاد تن صدایی متمایز

این ۵ گام به شکل معقولی ساده تلقی می شوند، اما هریک به برنامه ریزی با دقت نیاز دارند. اولین گام نانوشته آن است که بدانیم چه چیزی برای اجرا مورد نیاز است و برای برنامه ریزی آنکه چگونه سازمان شما کامل خواهد شد، ۵ گام زیر را دنبال کنید :

۱ ) DNA برند خود را بشناسید.

ارزش ­های شرکت خود را شناسایی کنید، کیفیتی که شما و همکاران تان گرامی می دارید و بر آن پافشاری می کنید، بدون توجه به آنکه چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. این موارد جوهره ­ی وجودی برند شما را تشکیل می دهد، و کیفیتی که می خواهید صراحتاً موضع شما را در تمام ارتباطات و محتواها مشخص کند.

مسئولانه عمل کردن یکی از بخش ­های جدایی ناپذیر برندهای رهبر و قدرتمند است. برندهای موفق “به دنبال ساخت آینده ای جدید برای مشتریان، صنعت و شرکت خود هستند”. همچنین لازم است وقتی شرکتی شعاری را برای خود انتخاب می کند در تمام حوزه ­های کاری خود آن را رعایت کند.

۲ ) ویژگی ­های ( characteristics ) تن صدای خود را احراز کنید.

وقتی یکبار ارزش ­های شرکت خود را شناسایی کردید، دو یا سه ویژگی را برای تن صدای خود تعیین کنید که منعکس کننده ­ی آن ارزش ها و شخصیتی که قصد دارید آن را پوشش دهید، باشد.

یک شرکت تحقیقاتی با جایگاهی مناسب بر خود میبالد چراکه داده­ های تحقیقی پیچیده را به بینشی روشن تبدیل می کند که مشتریان میتوانند از آن برای ساخت کسب وکار خود استفاده کنند، مثلاً، ممکن است خواهان نوآوری، تخصص و جلب اعتماد و….  باشند، اما قطعاً می خواهند باهوش، با انرژی و مرتبط به نظر بیایند.

۳ ) اجرای ممیزی محتوا ( content audit )

به محتوا و ترفیع ­هایی که شرکت تان آنها را ایجاد کرده ­اند نگاه کنید. سعی کنید تن صدای آنها را شناسایی کنید. آیا این تن صدا به شخصیتی که برای حمایت از ارزش ­های برند خود برگزیده ­اید، می خورد و با آن متناسب است؟ آیا این تن با پلتفرم  ها، مخاطبان هدف و کشورهایی که در آن فعالیت می کنید، سازگار است؟ در عمق وجود خود آیا با خشنودی شگفت زده ­­اید یا تن مورد استفاده برای محتوا به شما حس بدی را منتقل می کند؟ اگر حالت دوم برای شما رخ می دهد، باید مثال­ های بسیاری در مورد آنچه نباید در هنگام نوشتن راهنمای سبک تن صدای خود انجام دهید، را مطالعه کنید.

۴ ) ایجاد راهنمای سبک تن صدای برند

وقتی یکبار تن صدای خود را تعریف می کنید، کسب اطمینان از اینکه این تن صدا در تمام ارتباطات نوشتاری، بدون تناقض با تمام پلتفرم ­ها و زبان های مختلف استفاده می شود، حیاتی است.

یک راه برای کمک به کسب اطمینان از وقوع این موارد آن است که یک راهنمای سبک ( style guide ) که به راحتی قابل درک باشد را برای تمام کارمندان و کارگزاران ایجاد کنید. توضیح دهید تن صدا چیست و چرا اهمیت دارد. جزئیات ویژگی ­های تن صدایی که برگزیده ­اید را توضیح دهید.

برای مثال، اگر می خواهید تن شما ” انرژی ­زا” باشد، وقتی آنها برای نوشتن محتوا آماده می شوند توضیح دهید این امر حقیقتاً به چه معنا است. زبان آن معلوم است یا مجهول؟ محاورات روان است؟ هرچقدر ویژگی­ های انتخابی تن صدای برند را شفاف تر تعریف کنید، نگارش و چگونگی خلق کلام برای ارتباط گیری با مخاطب را واضح تر و روان می سازید.

۵ ) برقراری ارتباط، برقراری ارتباط، برقراری ارتباط

عموما، اکثر مردم به نمایندگی از شرکت می نویسند. ایجاد محتوا همیشه محدود به دپارتمان و بخش بازاریابی نمی شود.

وقتی یک بار راهنمای تن صدای برند خود را کامل کردید، اطمینان کسب کنید که این راهنما خوانده و فهمیده شده است. جلسات آموزشی با حضور تمام بازاریابان چه از طریق ارتباط حضوری چه از طریق وب، ترتیب دهید. اطمینان حاصل کنید که هر کارگزاری که برای شرکت شما مطلب می نویسد از نوشته ­های خود کپی داشته باشد.

اینکه چگونه کلمات را بیان کنیم برای هر شرکتی متفاوت خواهد بود، اما اصل راهنما آن است که :

اجازه ندهید راهنمای تن صدای برند بدون خوانده شدن، در قفسه خاک بخورد.

ایجاد تن صدای برند در ابتدا ممکن است به نظر وظیفه ­ی نگران­ کننده­ ای بیاید. اما اگر فرآیند ساختار یافته مطرح شده را دنبال کنید اینگونه نخواهد بود. و ارزش تلاش کردن را دارد.

اگر اینکار به درستی انجام شود، هرکسی که برای برند شما می نویسد مسیر واضحی در مورد اینکه چگونه و با چه تن کلامی برای برند شما و در مورد آنچه که هستید بنویسد، دلیل آنکه چرا مردم باید با شما وارد کسب وکار شوند، را مورد حمایت قرار دهد. ( به این دلیل که با تن صدای برندی متفاوت اما یکنواخت خود را از رقبا مجزا نموده اید. )

و این موارد به آسانی تبدیل به سبک نوشتن محتوا برای برند شما خواهد شد.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

سرمایه­ گذاری بر روی ابزار مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) برای شرکت شما ضروری است. در دنیای تجارت کنونی که بسیار رقابتی است شما نیازمند راهی برای تشخیص مشتریان بالقوه درست، افزایش بهره­ وری فروش و حفظ دانش داخلی شرکت با وجود خروج کارکنان از شرکت هستید. توجه به این امور مهم و ضروری است ولی این بدان معنا نیست که در صورت مواجهه با اولین مکانی که برای مدیریت ارتباط با مشتری پیدا کردید، ثبت نام کنید. شما نیازمند ارزیابی گزینه ­هایتان و تشخیص نیازهای اساسی خود در یک پلتفرم هستید و باید درباره چگونگی اجرای نرم افزار بر روی فرایندهای جاری خود تصمیم بگیرید.

ابزار مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) باید بتواند موجب صرفه ­جویی در زمان کارکنان شما شود و بهره ­وری آنان را افزایش دهد به علاوه داده هایی را در اختیار شما قرار دهد که به کارایی هرچه بیشتر کسب وکار شما کمک کند.

اگر در فکر سرمایه ­گذاری بر روی CRM هستید، این ۵ سوال را از خود بپرسید :

۱ ) اهداف شما از ابزار مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) چیست؟

قبل از سرمایه­ گذاری بر روی CRM می بایست اهداف خود را تعیین کنید. مدیریت ارتباط با مشتری اگرتنها برای ذخیره داده ها استفاده شود، هیچ فایده ­ای نخواهد داشت. شما باید در واقع از داده­ هایی که جمع ­آوری می­ کنید در راه بهبود کسب وکار خود استفاده کنید.

هنگامی که درباره­ ی موارد استفاده CRM فکر می­ کنید، سوالات زیر را در نظر بگیرید :

  • آیا به دنبال این هستید که کارکنان تان کاراتر و مطمن تر باشند؟
  • آیا CRM مانع نابودی دانش هنگام خروج یکی از کارکنان از شرکت خواهد شد؟
  • آیا به دنبال ارائه خدمات بهتر به مشتریان هستید؟
  • آیا بخش بازاریابی با استفاده از این داده ­ها قادر به ایجاد کمپین­ های هدفمندتر خواهد بود؟
  • آیا به دنبال فهم فرایند فروش به مشتریان بالقوه خود، نرخ بستن قرارداد، چرخه فروش و دیگر موارد اساسی هستید تا بتوانید مشتریان سودآورتری را هدف قرار دهید؟

به وسیله این اطلاعات شما قادر به شناسایی اهداف کوتاه مدت و بلندمدت خود و همچنین ارزیابی بهتر گزینه ­های ارائه شده توسط نرم ­افزار خواهید بود.

۲ ) اجرای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری چه میزان زمان می­ برد؟

پاسخ این سوال برای هر شرکت متفاوت است. استقرار سیستم های CRM سفارشی، قریب به یک سال زمان می­ برد ولی دیگر سیستم ها، عمدتاً پلتفرم های نرم افزار به عنوان سرویس ( SaaS )، در کمتر از ۱۰ دقیقه قابل راه ­اندازی هستند. جدول زمانی بستگی به عوامل مختلفی از جمله اندازه شرکت، تعداد کاربران، مکمل های سفارشی مورد نیاز و مکان فعلی داده­ های موجود و میزان سهولت انتقال آنها دارد.

اگر فرایند فروش و خدمات مشتری شما نسبتا ساده باشد، قادر خواهید بود سیستم ( CRM ) را سریعتر راه ­اندازی نمایید. البته قبل از هر چیز در نظر داشته باشید که اولویت شما باید اجرای سیستمی باشد که شما را به اهدافتان برساند.

5 سوالی که پیش از سرمایه گذاری بر روی مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) باید از خود بپرسید. - مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM )

۳ ) آیا سیستم جدید CRM با ابزارهای مورد استفاده فعلی شرکت قابلیت ترکیب و یکپارچگی دارد؟

یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) باید کار شما را آسان ­تر نماید نه سخت تر، بنابراین شما باید به ابزار مورد استفاده فعلی خود و اینکه آیا می­ خواهید که با ( CRM ) ادغام شود یا نه، فکر کنید.

اگر به یک پلتفرم اتوماسیون بازاریابی تکیه کرده ­اید، ادغام با یک سیستم ( CRM ) راه­ حلی اساسی می­ باشد. شما می­ توانید همکاری بین بازاریابی و فروش را افزایش دهید و به تصویر کامل تری از مشتریان و مشتریان بالقوه خود از طریق ادغام این دو، دست یابید.

اگر در فکر استفاده از پلتفرم ­های شبکه ­های اجتماعی یا استفاده از داده­ ها در مکالمات فروش آگاهانه هستید، باید به دنبال چیزی باشید که این جزییات را در برگیرد. اگر پلتفرم به شکل خودکار قادر به وارد کردن اطلاعات به ( CRM ) باشد نیز که چه بهتر، هیچ چیز بدتر از کپی کردن و الصاق URL یکی پس از دیگری نیست.

۴ ) برای عملی کردن اهداف خود نیازمند جمع ­آوری چه اطلاعاتی می ­باشم؟

با توجه به اهداف تان شما به دنبال تشخیص این هستید که چه گزارش هایی بیشتر به درد کسب وکار شما می ­خورد. با در نظر گرفتن این امر پیش از سرمایه­ گذاری بر روی CRM شما می­ توانید تشخیص دهید که آیا پلتفرم به اندازه کافی برای استفاده شما سفارشی سازی شده یا خیر.

سوالات زیر را در نظر بگیرید :

  • آیا به دنبال بررسی پیش بینی ­های ماهانه ­ی تک ­تک فروشندگان هستید؟
  • آیا برای افراد مختلف در شرکت نیازمند دیدگاه ­های متفاوتی هستید؟
  • آیا به گزارش ­های فرایند فروش فعلی خود احتیاج دارید؟
  • آیا چرخه فروش شما منحصر به فرد است؟ آیا احتیاج دارید که مراحل معامله سیستم را سفارشی سازی کرده و تغییر دهید؟
  • آیا نیازمند آن هستید که بتوانید ویژگی­ های سفارشی اضافه کنید؟
  • چه فیلترهایی برای شما ارزشمند است؟

با در نظر گرفتن این اطلاعات، ارزیابی پلتفرم های مشابه آسانتر خواهد شد و می­توان سوالات هدفمندتری از فروشندگان ( CRM ) پرسید.

۵ ) آیا استفاده از آن آسان است؟ چگونه می­توانم کارکنان خود را به استفاده از ( CRM ) ترغیب کنم؟

همه شرکت ها نیازمند یک پلتفرم پیچیده و سنگین برای مدیریت ارتباطات با مشتری ( CRM ) و چرخه فروش خود نیستند، در ضمن سادگی هنگامی که تیم تان از سیستم استفاده می­ کند به نفع شماست.

به خاطر داشته باشید که مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) تنها زمانی به کار می ­آید که کارکنان تان از آن استفاده کنند، یعنی هم داده به آن وارد کنند و هم اطلاعات بدست آمده از آن را تحلیل کنند و به منظور توسعه در فروش بکار گیرند. به علاوه سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) تنها زمانی ارزش سرمایه­ گذاری و صرف هزینه را دارد که فرایندهای کسب وکار جدید را ساده­ سازی کند و مدیریت ارتباط با مشتری منتهی به مشتریان جدید و فروش بیشتر شود.

تجربه کاربران باید از نزدیک و بصری باشد ولی شما باید به نحوه ­ی وارد کردن اطلاعات نیز فکر کنید. اگر کارکنان شما چیزی حدود ۲۵% از زمان خود را صرف وارد کردن اطلاعات می­ کنند با مشکل بزرگی روبرو شده ­اید.

سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) باید به اکانت ایمیل های مشتریان کسب وکارشما و تلفن های ثبت شده فروشگاه متصل باشد و از داده­ های شبکه های اجتماعی استفاده نماید. اگر سیستم ( CRM ) خود را با پلتفرم اتوماسیون بازاریابی ادغام می­ کنید همچنین می­ توانید از اطلاعات چگونگی حرکت مشتریان بالقوه در وب سایت تان یا تعامل هایشان با محتویات سایت، استفاده کنید که به کسب وکار جدید این بینش را می دهد که هر بازدیدکننده بیشتر به چه چیزی علاقمند است.

اگر به دنبال آزمون سیستم مدیریت ارتباط با مشتری یا استفاده از چنین سیستمی در شرکت خود هستید به کسب موافقت سایرین نیازمندید. مدیران باید نیاز به استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) را حس کنند و کارمندان شما نباید بتوانند به روش های قدیمی خود مثل نگهداری اطلاعات فروش در پوشه بر روی میزشان یا ادامه استفاده از اکسل بازگردند. این امر باید یک تغییر درتمام سطحی از شرکت و برای تمام کسانی که مستقیما با مشتری سر وکار دارند، باشد.

در نهایت مدیریت ارتباط با مشتری ( CRM ) تنها یک وسیله است و این بستگی به شما دارد که از آن برای بهبود روابط تان با مشتریانتان استفاده کنید یا خیر.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

بازاریابی برای جذب کسب وکارهای دیگر ( B2B ) همانند بازاریابی برای جذب مشتریان ( B2C ) نیست. از استراتژی بازاریابی محتوایی که برای مشتریانتان به کار برده اید نمی توانید انتظار داشته باشید که برای جذب کسب وکارهای دیگر نیز به کار آید.

مشتریانتان هم مانند شما از جدیدترین استراتژی های بازاریابی آگاه هستند. این به آن معناست که شما باید در بازاریابی اینترنتی باهوش تر از مشتریانتان باشید تا بتوانید مخاطبان را به خود جذب کنید.

پیش از تدوین استراتژی بازاریابی محتوا باید با گرایش های اخیر مرتبط با آن آشنا شوید تا بتوانید استراتژی های بازاریابی  موثر و کارآمدتری تنظیم کنید که رشد کسب وکارتان را تضمین کند.

در ادامه تعدادی از گرایش های بازاریابی محتوایی رایج در میان کسب و کارهای B2B که در سال ۲۰۱۶ ارائه شده اند آمده  است :

استراتژی بازاریابی محتوا

تحقیقات نشان داده است که یک سوم کسب وکارهای B2B، استراتژی بازاریابی محتوای توصیف شده دارند.

۳۵% از کسب وکارها، استراتژی بازاریابی دارند و ۲۹% باقی نیز استراتژی بازاریابی دارند که هنوز مستند سازی نشده است.

به هنگام کار با استراتژی بازاریابی به منظور گسترش حوزه کسب وکارتان  به علت پیچیدگی های موجود در تدوین استراتژی و حوزه بازاریابی اینترنتی می بایست ابتدا به خوبی درباره ی استراتژی فکر کنید و آن را مستند سازی کنید. اگر استراتژی بازاریابی را مستند سازی نکنید مانند این است که کلا استراتژی تدوین نکرده اید.

تحقیقات نشان می دهد که ۱۷ % از کسب وکارها استراتژی بازاریابی ندارند و ۸% نیز نمی دانستند که استراتژی بازاریابی دارند یا خیر!

در بازاریابی اینترنتی شما به یک استراتژی بازاریابی محتوایی که شفاف توضیح داده شده و مستند شده است نیاز دارید. اگر  استراتژی بازاریابی تان مستند نباشد احتمال دارد که مطابق با آن پیش نروید و تیم بازاریابی نیز در انجام فعالیت های بازاریابی دچار سردرگمی شود.

قابل اندازه گیری بودن اهداف به هنگام تدوین استراتژی بازاریابی محتوا

اگر اهدافتان قابل اندازه گیری نباشد چگونه می خواهید متوجه شوید که استراتژی بازاریابی تان به درستی عمل کرده است یا خیر؟ موفق بوده است یا خیر؟ چگونه می خواهید اهدافتان را اندازه گیری کنید؟

تحقیقات نشان می دهد که تنها ۲۹% از بازاریابان از موفقیت بازاریابی خود اطمینان دارند. باقی بازاریابان از موفقیت استراتژی بازاریابی و حتی از نحوه اندازه گیری موفقیت شان اطمینان ندارند و با شاخص های اندازه گیری هدف آشنا نیستند.

آن چیزی که قبل از تدوین استراتژی بازاریابی محتوا دارای اهمیت است، داشتن اهداف واضح و روشن است. آیا هدفتان کسب فروش بیشتر است؟ یا می خواهید مشتریان بیشتری جذب کنید؟ قبل از شروع استراتژی باید به این سوالات پاسخ دهید.

بعد از مشخص کردن اهدافتان حال باید بدانید چگونه آنها را اندازه گیری کنید. شاخص های بازاریابی تان کدام اند؟ اندازه گیری میزان فروش آسان است. آیا می خواهید فروشتان افزایش یابد یا خیر؟ حال باید هدفتان را خاص تر کنید. آیا می خواهید فروشتان نسبت به ماه قبل افزایش یابد؟ و یا نسبت به سال قبل؟

اندازه گیری هدف کمی، مشکل است، ولی شما می توانید از شاخص های بازاریابی مانند میزان بازدید از وب سایت یا تعداد followerr ها در شبکه های اجتماعی و یا مشترکین وب سایت برای اندازه گیری میزان موفقیت استراتژی بازاریابی استفاده کنید.

استراتژی بازاریابی محتوا

 

همکاری با ذینفعان کسب وکار B2B در خصوص فعالیت های بازاریابی محتوا

جهت موفقیت در استراتژی بازاریابی محتوا می بایست با ذینفعان کسب وکارB2B همکاری کنید. شاید بتوانید از این همکاری ها و اجتماعات به ایده های عالی برسید، با بینش های جدید آشنا بشوید و بتوانید کمپین بازاریابی تان را متحول کنید.

بهتر است بدانید که میزان جلسات بازاریابان با ذینفعان در شرکت ها بسیار کم است. تحقیقات نشان می دهد که تنها یک سوم بازاریابان حداقل هفته ای یک بار با ذینفعان درباره استراتژی های بازاریابی محتوا صحبت می کنند. ۲۹ % بازاریابان هفته ای یک بار و ۵ % از آن ها جلسات روزانه با ذینفعان دارند.

۱۰% دیگر بازاریابان هر دو هفته و ۱۹%دیگر ماهی یک بار جلسات بازاریابی با ذینفعان تشکیل می دهند و ۱۹% نیز تنها  در صورت ضرورت با سهام داران همکاری می کنند و جلسه می گذارند.

بازاریابانی که بیشتر اوقات با ذینفعان شرکت همکاری می کنند بیان می کنند که جلسات بسیار با ارزش و موثر است. در این جلسات شاید با راه های دیگری برای بهتر کردن و قوی تر کردن استراتژی های بازاریابی آشنا شوید.

اختصاص بودجه

برند ها بودجه زیادی را صرف بازاریابی می کنند و در میان فعالیت های بازاریابی در بازاریابی محتوا هزینه زیادی صرف می کنند.

تحقیقات نشان داده است که حدود ۲۵% بودجه بازاریابی، صرف بازاریابی محتوا می شود در حالی که  در سال ۲۰۱۵، این میزان ۲۳۳% بوده است.

انتظار می رود که برندها حتی در آینده برای بازاریابی محتوا بیشتر از ۲۵% هزینه صرف کنند. ۴۷% بازاریابان بیان کرده اند که می خواهند بودجه بازاریابی محتوا را در سال آینده افزایش دهند.

همان طور که اگر فعالیت های بازاریابی به درستی انجام شوند هزینه صرف شده برای آن ها جبران می شود، اگر استراتژی بازاریابی محتوا نیز درست و موثر باشد فروش شرکت افزایش می یابد و هزینه های صرف شده برای آن سود زیادی را عاید شرکت می کند.

حرکت رو به جلو شرکت های B2B

در بازاریابی اینترنتی هر روزه بر اهمیت بازاریابی محتوا جهت رشد کسب وکارهای B2B افزوده می شود، از این رو برندها می بایست یک استراتژی بازاریابی محتوای موثر و کارآمد تدوین کنند و در این راستا راه هایی برای اندازه گیری میزان موفقیت این استراتژی بیابند و با شاخص های بازاریابی آشنا شوند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

همه ­ی ما در زندگی برای اشیا اسم می­ گذاریم : حیوانات خانگی، بچه­ ها، ترکیبات عجیب خوراکی و … . بنابراین نام­ گذاری برند یا محصول جدید شرکت تان باید آسان و قابل اجرا باشد، درست است؟ اما متاسفانه، در موارد کمی نام ­گذاری برند وبرندسازی به آسانی انجام می ­شود.

یک نام خوب برای برند و محصول باید به یاد ماندنی باشد و از استراتژی اصلی شرکت حمایت و پشتیبانی کند. همچنین باید توسط تمام سازمان مورد پذیرش قرار گیرد و این همان مرحله ­ای است که بیشتر تلاش­ های نام گذاری داخلی قبل از آنکه به صورت جدی آغاز شوند، خنثی می­ شوند.

نام گذاری یک هنر است، اگرچه بدون یک برنامه استراتژیک، همه می ­توانند به سرعت و بی هیچ هزینه ­ای اسمی انتخاب کنند، آن­ هم از طریق جنگی میان سهام­داران که بر سر علایق شخصی نام گذاری برند به وجود می ­آید.

این به آن معنی نیست که شما حتماً باید پروژه نام­ گذاری خود را به دست متخصصان و کارشناسان بسپارید. اما اگر آن را در مسیری درست دنبال کنید، شانس موفقیت بیشتری خواهید داشت.

کل فرآیند از یک کارگاه خوب نام­ گذاری شروع می شود که به تنظیم حوزه­ ی کاری کمک می­ کند، پارامترهای اساسی را ایجاد کنید، و نهایتاً شانس خود را برای رسیدن به اجماع افزایش دهید.

در ادامه ده گام اصلی برای اجرای یک کارگاه نام­گذاری برند موثر و تقریبا بی دردسر را مرور خواهیم کرد.

۱ ) تمام افراد تیم نام­ گذاری برند را در یک اتاق جمع کنید.

فقط افراد گروه بازاریابی را دعوت نکنید. مشارکت دادن افرادی از بخش ­های مختلف سازمان در این کارگاه ارزشمند است. هدف این است که تا جایی که ممکن است اطلاعات و ایده ­های بیشتری جمع­ آوری کنیم؛ وجود دیدگاه­ های جدید حیاتی است. به علاوه یک رویکرد جامع باعث توافق افراد شده و موافقت را در آینده آسان ­تر می­نماید.

وقتی گروهی از افراد را در کنار خود دارید، به شکلی بنشینید که همه بتوانند یکدیگر و بردکاری را به راحتی ببینند.

۲ ) کارگاه نام­ گذاری ( برندسازی ) را با طوفان مغزی شروع کنید.

اولین کار را در ابتدا انجام دهید : می­ خواهید نامی ایجاد کنید پس شروع کنید به بیان مجموعه ­ای از نام ­ها، این نام­ ها میتوانند شامل اسم ­های محبوب فعلی، اسم ­های تاریخی، و آن اسم ­های منحصر به فردی که مردم به طور مخفیانه برای ظهوری بزرگ آن را حفظ کرده اند، باشد. این موارد به کارگاه ­ها چهره ­ی دیگری می­ دهند و فوران خلاقیت را مدیریت می ­کنند. اینگونه عمل کردن باعث می­ شود از قید و بندها رها شوید و وارد قلمرو جدیدی شوید.

۳ ) تمرین مشارکت آزاد انجام دهید.

با استفاده از تمرین مشارکت آزاد شروع به فکر کردن به شیوه ­ای متفاوت در مورد محصولات و برند خود کنید. اگر محصول یا شرکت شما یک حیوان بود، چه حیوانی می توانست باشد؟ اگر یک سلاح بود چه طور؟ چه قدرت ابرقهرمانانه ­ای را دارا بود؟ چه طعم، نقاط جغرافیایی، اشیا، گروه ­های راک موسیقی و.. می­ توانست باشد. سناریوهای بی شماری وجود دارد که می­تواند به محصول یا برند شما ماهیت جدید ببخشد.

این مورد ممکن است کمی احمقانه به نظر بیاید، و این چیز خوبی است چرا که به مردم کمک می ­کند که بفهمند لازم نیست نام­ گذاری برندینگ شبیه مراجعه به دندانپزشک باشد.

۴ ) تمرین خط خطی کردن

حروفی را که دوست دارید انتخاب کنید و از سایرین بخواهید حرف های مختلف را با آن ترکیب کنند. هدف آن است که از این ترکیب حروف، اسمی زیبا که حروف مورد نظر ما را داشته اند را بیابیم. این برنامه را میتوانید با یک حرف شروع کنید، میتوانید آن را در ابتدا یا وسط حروف یا در انتها قرار دهید. و بدین ترتیب با نامی جالب برای برندسازی خود مواجه شوید.

۵ ) تمرین پرفروش بودن

با الهام گرفتن از کاری که سینماگران در هنگام اکران یک فیلم انجام می دهند به گونه ای عمل کنید که به مخاطبان خود بقبولانید قرار است کار خارق العاده ­ای انجام دهید و به اصطلاح بازار را منفجر کنید. تصور کنید محصول و برند شما یک فیلم است، در این صورت پوستر این فیلم چه شکلی پیدا می کرد؟ و چه نقدهایی برآن می شد؟ محتوایی احتمالی را بررسی کنید و سپس یک عنوان مناسب برای این فیلم پیدا کنید.

ده گام موثر برای نام گذاری برند - نام گذاری برند

۶ ) تمرین نام ­گذاری برند با استفاده از فرهنگ جامع

از صفحات گنجینه ­ها یا فرهنگ ­نامه ­هایی که به نحوی مربوط به هدف محصول یا شرکت، جایگاه منحصر به فرد فروش یاشخصیت برند شما می­ شود، کپی تهیه کنید. از افراد بخواهید که با ترکیب لغات موجود در فوتکپی ­ها و تخیلات خود اسامی  ترکیبی و اتفاقی بسازند.

۷ ) تمرین بازی بر طبق قوانین

از افراد بخواهید که یک کنفرانس خبری در مورد محصول یا شرکت برگزار کنند. و یا افراد را جفت کنید و از آنها بخواهید که یکی نقش مهمان یک برنامه تلویزیونی و دیگری نقش میزبان آن را بازی کند و سپس از محاسن محصول یا شرکت و تغییراتی که در زندگی ایجاد کرده صحبت کنند.

۸ ) برند را مزه، لمس و بو کنید.

اگر در حال نام­ گذاری چیزی هستید که مردم می ­توانند در طول جلسه آن را امتحان کنند یا از آن استفاده کنند، تمام تلاشتان را بکنید که این اتفاق در کارگاه بیافتد و افراد با محصول تعامل برقرار کنند.

۹ ) سریع یک ” نام ” انتخاب کن.

حتی بهترین جلسات نام­ گذاری هم دارای رکود می­ شوند. اگه همه چیز احساس کندی و کسالت به خود گرفت، همه را بلند کنید و یک توپ داخل گروه بیاندازید. هر کسی که توپ را گرفت باید خیلی سریع و قبل از آنکه توپ را به سمت کس دیگری پرتاب کند، یک اسم بگوید.

۱۰ ) یک فهرست خلاصه تهیه کنید.

جلسه را به این صورت به پایان ببرید که از تمام افراد بخواهید ۵ نام برتر خود را روی صفحه گزارش خود بنویسند. مهم است که این کار به صورت فردی صورت بگیرد تا از اینکه افراد تحت تاثیر نظر دیگران یا گروه اندیشی قرار بگیرند، جلوگیری شود. اگر حداقل تعداد محدودی اسم وجود داشته باشد که حداقل دو یا سه نفر به آن رای داده باشند میتواند نشانه ­ی خوبی باشد. نام ها انتخاب شده را در برگه­ ی جدایی بنویسید تا همه بتوانند آنها را ببینند.

در پایان یک کارگاه نام­ گذاری خوب، شما ضرورتاً به جواب نمیرسید. در واقع، شما احتمالاً مجموعه ­ای از واژه ­های عجیب، بامزه و هیجان انگیز را جمع کرده اید اما همکاران شما در مورد فرآیند نام­ گذاری که نیمی از نبرد است، بیشتر مشتاق، هیجان زده و به وجد آمده اند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

به قول بیل گیتس “محتوا پادشاه است” این گفته از سال ۱۹۹۶ تا زمان حاضر نیز صادق است. اهمیت جمله بیل گیتس روز به روز افزایش می یابد چرا که کسب وکارها دیگر تنها به استراتژی های بازاریابی و تبلیغات محدود نیستند. امروزه میزان آموزنده بودن کسب وکارها برای مخاطبین دارای اهمیت است. در بازاریابی دیجیتالی، محتوا بر شهرت و صلاحیت یک کسب وکار در محیط بازار تاثیر می گذارد. ایجاد یک محتوای باارزش برای مخاطبان نیازمند استراتژی بازاریابی محتوایی، تحقیق و زمان است.

در تدوین استراتژی بازاریابی محتوا، زمانی که یک پست بلاگی می نویسید، دوباره محتوا را در ذهن خود در نظر بگیرید و درباره آن از جهات دیگر فکر کنید در این صورت می توانید فراتر از افکارتان حرکت کنید. با این کار می توانید محتوایتان را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و طیف وسیع تری از مخاطبان را پوشش دهید. همان طور که سئو ( SEO ) یک معیار خوب برای سنجش اعتبار کسب وکارتان در صنعت است، محتوا نیز هر چه مخاطبان بیشتری را پوشش دهد می تواند رتبه کسب وکارتان را در صنعت افزایش دهید. بازاریابی محتوا از ابزارهای مهم بازاریابی اینترنتی است که باید به آن توجه ویژه ای شود.

در ادامه این مقاله ۴ روش به شما آموزش میدهیم که می توانید از آن ها در استراتژی بازاریابی محتوایتان استفاده کنید و محتوای اصلی تان را دوباره هدف گیری کنید. و بازدهی بازاریابی محتوا را به حداکثر برسانید و در زمان و انرژی خود در  نوشتن محتوا صرفه جویی کنید.

۱ ) محتوایتان را در وب سایت های دیگر نیز به اشتراک بگذارید.

بی شک هر کسب وکاری شبکه­ ای از کارشناسان صنعتی که در آن فعالیت می کنند دارد که وب سایت دارند و بلاگ می نویسند. شما باید آنها را شناسایی کنید و به این شبکه دسترسی پیدا کنید و از آن ها بخواهید که پست ها و بلاگ های شما را در وب سایتشان قرار دهند. و یا حتی در شبکه های اجتماعی مانند LinkedIn به اشتراک بگذارند. شما می توانید بدون ذره ای تغییر در کلمات، محتوایتان را در وب سایت آن ها منتشر کنید و به مخاطبان جدیدی دست یابید. هرچه تعداد وبلاگ ها و وب سایت هایی که محتوای شما در آن منتشر می شود بیشتر باشد، به برند سازی کمک بیشتری می کنید و راحت تر می توانید کسب وکارتان را به عنوان یک کارشناس صنعت معرفی کنید.

زمانی که دیگر اجزای صنعت متوجه بازار خاص شما شدند و جهت گیری شما را در بازار دریافتند، آن وقت آنها برای انتشار  مطالب تان با شما تماس می گیرند و اصطلاحاً “پست مهمان” دریافت می کنید. از این فرصت ها تا جایی که می توانید بهره ببرید. انجام این کارها در بازاریابی محتوا تنها چند دقیقه بیشتر وقت می گیرد ولی نهایتاً بازدهی و نرخ بازگشت سرمایه ( ROI ) را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

۲ ) روزنامه الکترونیکی بنویسید.

معروف ترین پست هایتان از ماه های قبل را جمع آوری کنید و آن ها را به صورت یک روزنامه الکترونیکی برای مشترکین وب سایت تان بفرستید. خلاصه ای از هر پست را بنویسید و یک لینک مستقیم به مقاله اصلی در وب سایت تان بدهید. روزنامه الکترونیکی آماده شده را برای مخاطبانتان ایمیل کنید. این فرمت در بازاریابی اینترنتی، یک ایمیل مختصر و مفید را برای مخاطبان تان فراهم می کند که به سرعت ارزش زیادی را تحویل شان می دهد. اما توجه کنید که مشترک بودن مخاطبانتان دلیل بر خواندن محتوایتان نمی شود. روزنامه الکترونیکی بدون اینکه به مخاطب فشاری برای خواندن محتوا بیاورد، محتوای اصلی تان را مجددا در معرض دید قرار می دهد چرا که این محتوا به گونه ای دیگر در دسترس مخاطبین تان قرار گرفته است.

استراتژی بازاریابی محتوا

۳ ) عناصر بصری جالب توجه و جذاب ایجاد کنید.

هر کسی عناصر بصری را دوست دارد. پس از اینفوگرافیک ها، اسلاید ها و گرافیک ها برای پست هایتان در شبکه های  اجتماعی استفاده کنید.

۹۰% اطلاعاتی که مغز ادراک می کند از طریق عناصر بصری است. ( source: Aabaso Small Business )

بنابراین استفاده از داده های بصری برای حفظ مخاطب و کسب وفاداری او به کسب وکارتان منطقی به نظر می رسد.

محتوایتان مملو از اطلاعات سودمند است ولی بهتر است در میان این اطلاعات از نقل قول ها، آمار، جملات خلاقانه در قالب تصاویر استفاده کنید. یک اینفوگرافیک قوی عموماً دارای ۱۲ عبارت اطلاعاتی به همراه گرافیک های جذاب و یا حقایق و عبارات Bold شده است.

مردم دوست دارند که اطلاعات را از راه های مختلف دریافت کنند. پس در بازاریابی محتوا، محتوایتان را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و آن ها را کانال های مختلف شبکه های اجتماعی و دیگر سایت های معروف مربوط به حوزه کسب وکارتان به اشتراک بگذارید.

۴ ) در بازاریابی اینترنتی، محتوایتان را در سمینارهای اینترنتی ( webinar ) و یا فایل های دیجیتالی پخش صدا ( podcast ) ارائه دهید.

در استراتژی بازاریابی محتوا می توانید استفاده از فرمت های دیگر محتوا را نیز بگنجانید. شما مجموعه ای از محتواهای مرتبط را در اختیار دارید که می توانید آن ها را در سمینارهای اینترنتی ( webinar ) و یا فایل های دیجیتالی پخش صدا ( podcast ) ارائه دهید. برخی از مردم صوت را ترجیح می دهند، این دو ابزار ارتباطی نیز، ابزارهای ارتباطی صوتی با مخاطبان در بازاریابی اینترنتی محسوب می شوند. علاوه بر این شما حتی می توانید داستان های کوتاه نیز به محتوایتان اضافه کنید  بدون اینکه نیاز باشد محتوا را بازنویسی کنید. تغییر نحوه ارائه اطلاعات و برقراری ارتباط با مخاطبان سبب می شود برندتان همیشه بر سر زبان ها باشد و در بازار برجسته باشد.

با استفاده از ۴ تکنیک ذکر شده در استراتژی بازاریابی محتوا می توانید سبب توسعه محتوایتان شده و مخاطبان بیشتری را جذب کنید. این در حالی است که با استفاده مجدد از محتوایتان در وقت و انرژی خود صرفه جویی کرده اید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

استراتژی­ های برندسازی در اینستاگرام، به عنوان یکی از پرطرفدارترین شبکه ­های اجتماعی نیاز به رشد مداوم دنبال کنندگان ( follower )، جذب مخاطبان و تعامل با آنها دارد. اگرچه سئو ( SEO ) همیشه باید به عنوان بخشی مهم در استراتژی بازاریابی اینترنتی شما در نظر گرفته شود. اما بیایید با این حقیقت روبه ­رو شویم، شما احتمالاً نمی توانید برندهای بزرگ با بودجه­ های  هنگفت را برای رسیدن به صفحه­ ی اول نتایج جست­جوی گوگل به این زودی­ ها کنار بزنید.

و به همین دلیل شبکه ­های اجتماعی می توانند قدرتمندترین هم­ پیمان­ های برندهای کوچک در هنگام تلاش برای رشد در فضای مجازی و حضور آنلاین باشند، و میتوانید برای پیشبرد اهداف برندسازی خود از این هم­ پیمان­ ها بهره ببرید. شما برای حفظ اثرگذاری خود نیازی به بودجه­ های هنگفت ندارید، به جای آن فقط از تبلیغات Facebook استفاده کنید. اما همانقدر که این موارد میتوانند قدرتمند و ارزان باشند، حقیقت تلخ مربوط به آنها آن است که در چند سال اخیر دسترسی اعضا و تعامل در Facebook دچار رکود شده است.

 برای برندسازی در شبکه­ های اجتماعی به چه سمتی برویم؟ اینستاگرام ( Instagram )

تحقیقات اخیر در مورد مقایسه ( Facebook )  و اینستاگرام نشان می دهد :

  • دسترسی به مخاطبین از طریق ( Reach Organic Marketing ) در Facebook در طول ۴ سال گذشته ۶۳% کاهش یافته، درحالیکه دسترسی به مخاطبین از طریق ( Reach Organic Marketing ) در اینستاگرام تا ۱۱۵% افزایش داشته است.
  • درصد کاربران اینستاگرام که به صورت مرتب در تعامل با برندها هستند بیشتر از دو برابر این میزان در Facebook است.
  • اینستاگرام ۵۸% تعامل بیشتر برای هر دنبال ­کننده ( follower ) نسبت به Facebook دارد.
  • فقط ۳۶% از بازاریابان در حال استفاده از اینستاگرام می باشند، در مقایسه با ۹۳% از بازاریابانی که همچنان از Facebook استفاده میکنند. بنابراین اینستاگرام قابلیت بالایی برای ورود دارد.
  • متوسط ارزش اینستاگرام از Facebook بیشتر است ( ۶۵$ در مقابل۵۵$ ).
  • برندها در Facebook صرفاً به ۶% از دنبال­ کنندگان در هر پست دست میابند، درحالی که برندها در اینستاگرام به ۱۰۰% دنبال کنندگان خود دسترسی دارند.

/http://recode.net/2015/01/09/instagram-is-the-fastest-growing-major-social-network

رقابت کمتر، مخاطبانی که تعامل بیشتری با برند شما برقرار می کنند و دسترسی اعضای انبوه و روبه افزایش، قضاوت و تصمیم واضح است : انتقال تلاش­ های بازاریابی اینترنتی به سمت شبکه ­ی اجتماعی اینستاگرام میتواند حرکت هوشمندانه ­ای باشد.

اما، اگر تا به حال اینستاگرام را وارد بازاریابی شرکت خود نکرده ­اید، ممکن است ندانید چگونه این امر را عملی کنید. و اگر تا به حال این کار را انجام می داده­ اید، شاید موعد تجدید قوا برای استراتژی برندسازی اینستاگرام شما سررسیده است!!

چگونه در اینستاگرام برندسازی کنیم؟

در ادامه ۱۰ نکته برای پیشبرد برندسازی در اینستاگرام آورده شده است که به شما کمک می کند در این پلتفرم موفق باشید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

در مقاله ی قبل به بررسی مفهوم اصلی فریم ورک پرداخته شد و در پایان دسته بندی موضوعی ساده و کامل را بر اساس  قابلیت هایی که فریم ورکهای فرانت اند به برنامه نویس می دهند مشخص کردیم و بر این اساس به معرفی فریم ورکهای CSS موجود و کاربردی پرداخته خواهد شد.

فریم ورکهای ساده

این فریم ورکها را اغلب سیستم های گرید ( grid systems ) می نامند، اما در واقع فریم ورک هستند و استایل شیت هایی ( style sheet) را با سیستم های ستونی برای تسهیل توزیع عناصر مختلف بر اساس طراحی ایجاد شده فراهم می کنند. در واقع با استفاده از این فریم ورکها میتوان اساس یک طراحی واکنش گرا را سریع ایجاد و گریدبندی مورد نیاز را پیاده سازی کرد  تا بتوانید طرح مورد نیاز خود را در زمان سریعتری به صورت واکنش گرا پیاده سازی کنید.

۱۱۴۰ CSS Grid

۱۱۴۰ grid با نمایشگرهای ۱۲۸۰ کاملاً منطبق است. در مانیتورهای کوچکتر با پهنای مرورگر منطبق می شود. این فریم ورک از مدیا کوئری ( media query ) برای نمایشگرهای موبایل استفاده می کند، بدین گونه که تمامی ستونها زیر هم قرار می گیرند تا جریان اطلاعات معناداری خود را حفظ کند.

Mueller Grid System

MUELLER یک سیستم گریدبندی ماژولار است که برای طراحی لایه های واکنش گرا و غیر واکنش گرا بر اساس Compass از آن استفاده میشود. در این فریم ورک، شما بر پهنای ستون ( column width )، فاصله ستونها ( gutter ) و مدیا کوئری ( media query ) کنترل کامل دارید.

muellergridsystem-css-framework-فریم ورک css

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

چگونه برند خود را با هدف کسب موفقیت جایگاه یابی کنم؟ باور پذیرترین داستانی که میتوانم در مورد کسب وکار خود تعریف کنم، چیست؟ دو سوال مذکور از جمله اساسی­ ترین سوالاتی هستند که بازاریابان و کارآفرینان در هنگام راه­ اندازی کسب وکار خود ملزم به پاسخگویی به آنها هستند. در حقیقت، جواب به این سوالات  تعیین خواهد کرد که برند آنها در بازار، کشش رشد و مورد استفاده و مقبولیت قرار گرفتن توسط مشتریان را دارد، یا خیر. در هر برندسازی دو مورد اصلی که باید به آن پرداخته شود موقعیت برند و داستان برند است که در ادامه راه گسترش شرکت، هدایت گر بازاریابان خواهد بود.

طبق تجزیه و تحلیلی که روی ۱۰۰۰مورد آزمایشی/ مطالعه موردی از برندسازی ­های موفق در سرتاسر جهان صورت گرفت، مشخص شد که ۲۶ رویکرد متفاوت برای بازگو کردن داستان برند و موقعیت /جایگاه برند وجود دارد، هر کدام از این رویکردها  نمایانگر وجه متفاوتی از برند هستند اما فرصتی مورد تایید برای جایگاه یابی برند شما فراهم می کند و داستان برند شما را مشخص می کند. هر کدام از این رویکردها می توانند توسط یک سوال کلیدی ( یا مجموعه­ای از سوال­ها ) خلاصه شوند، که در ادامه آنها را مرور خواهیم کرد.

26 سوال کلیدی جهت جایگاه یابی برند ( و خلق داستان برند ) - جایگاه یابی برند

 

این مجموعه ­ی هوش بازاریابی را امتحان کنید، پاسخگویی به این ۲۶ سوال می تواند به بازاریابان کمک کند که پلتفرم جایگاه یابی برند خود را بسیار قوی و اثرگذار انجام دهند و داستان­ های بهتری برای برند خود تعریف کنند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

کدام یک از ابزارهای بازاریابی دیجیتالی مانند ابزارهای کنترلی و خودکارسازی شبکه های اجتماعی، پلتفرم های CRM، ابزارهای سئو ( SEO ) و بازاریابی از طریق موتور های جستجو ( SEMM ) و سرویس های ایمیل بیشتر از بقیه توسط آژانس های تبلیغاتی و بازاریابی اینترنتی استفاده می شوند؟

تحقیقی در این زمینه در مارچ و آپریل سال ۲۰۱۶ ( بهار ۱۳۹۵ ) توسط مرکز توسعه بازرگانی مرین و RSW/US بر روی ۲۲۷ مدیر اجرایی مراکز و آژانس های بازاریابی و تبلیغاتی که در ایالات متحده آمریکا مستقر هستند، انجام شده است. ۳۴۴% از آژانس های تبلیغاتی کمتر از ۲۵ کارمند دارند، ۲۵% از آن ها بین ۲۶ تا ۵۰ کارمند دارند. باقی آژانس ها بیش از ۵۱ کارمند دارند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

هر کسب وکاری برای موفق شدن در عرصه تجارت نیاز به یک استراتژی بازاریابی خلاقانه دارد. هر کسب وکاری، استراتژی  بازاریابی خلاقانه ای را انتخاب می کند و به اجرا در می آورد که در این استراتژی، فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی موثری تعیین شده باشند که بتوانند کسب وکار را به عنوان برند به خوبی معرفی کنند. واضح است که هر کسب وکاری یک استراتژی خاصی را برای خود استفاده می کند. ولی نکته قابل توجه این است که کسب وکارها می بایست ریسک های خلاقانه ای را بپذیرند تا بتوانند پیشرفت قابل توجه داشته باشند.

اندازه گیری شاخص های بازاریابی به هنگام تدوین استراتژی بازاریابی خلاق

اندازه گیری بسیاری از شاخص های بازاریابی مانند فروش، ترافیک وب سایت، سئو ( SEO )، تعامل اجتماعی و نرخ های تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل تقریبا آسان است. این نتایج از تحلیل داده ها به دست می آید. بنابراین قابل اندازه گیری هستند. اگر یک تکنیک بازاریابی اینترنتی و یا تبلیغاتی به درستی کار نکرد، می توان به راحتی فهمید که چرا این اتفاق افتاده است و یک تکنیک دیگر را جایگزین آن کرد. اما قبل از اینکه به نتایج مورد انتظارتان در بازاریابی دیجیتالی برسید، باید قبل از آن یک استراتژی بازاریابی اینترنتی تدوین کنید. پایه و اساس هر استراتژی، ارائه ی ایده های خلاقانه است و این ایده های خلاقانه و جذاب می بایست از طریق تحقیقات گسترده و بینش های گسترده به وجود آید.

  • مهرا ریحانی