آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی اینترنتی، مقالات برندینگ و برندسازی و استراتژی بازاریابی

کلمات کلیدی
  • ۰
  • ۰

در مقاله ی قبل به بررسی مفهوم اصلی فریم ورک پرداخته شد و در پایان دسته بندی موضوعی ساده و کامل را بر اساس  قابلیت هایی که فریم ورکهای فرانت اند به برنامه نویس می دهند مشخص کردیم و بر این اساس به معرفی فریم ورکهای CSS موجود و کاربردی پرداخته خواهد شد.

فریم ورکهای ساده

این فریم ورکها را اغلب سیستم های گرید ( grid systems ) می نامند، اما در واقع فریم ورک هستند و استایل شیت هایی ( style sheet) را با سیستم های ستونی برای تسهیل توزیع عناصر مختلف بر اساس طراحی ایجاد شده فراهم می کنند. در واقع با استفاده از این فریم ورکها میتوان اساس یک طراحی واکنش گرا را سریع ایجاد و گریدبندی مورد نیاز را پیاده سازی کرد  تا بتوانید طرح مورد نیاز خود را در زمان سریعتری به صورت واکنش گرا پیاده سازی کنید.

۱۱۴۰ CSS Grid

۱۱۴۰ grid با نمایشگرهای ۱۲۸۰ کاملاً منطبق است. در مانیتورهای کوچکتر با پهنای مرورگر منطبق می شود. این فریم ورک از مدیا کوئری ( media query ) برای نمایشگرهای موبایل استفاده می کند، بدین گونه که تمامی ستونها زیر هم قرار می گیرند تا جریان اطلاعات معناداری خود را حفظ کند.

Mueller Grid System

MUELLER یک سیستم گریدبندی ماژولار است که برای طراحی لایه های واکنش گرا و غیر واکنش گرا بر اساس Compass از آن استفاده میشود. در این فریم ورک، شما بر پهنای ستون ( column width )، فاصله ستونها ( gutter ) و مدیا کوئری ( media query ) کنترل کامل دارید.

muellergridsystem-css-framework-فریم ورک css

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

چگونه برند خود را با هدف کسب موفقیت جایگاه یابی کنم؟ باور پذیرترین داستانی که میتوانم در مورد کسب وکار خود تعریف کنم، چیست؟ دو سوال مذکور از جمله اساسی­ ترین سوالاتی هستند که بازاریابان و کارآفرینان در هنگام راه­ اندازی کسب وکار خود ملزم به پاسخگویی به آنها هستند. در حقیقت، جواب به این سوالات  تعیین خواهد کرد که برند آنها در بازار، کشش رشد و مورد استفاده و مقبولیت قرار گرفتن توسط مشتریان را دارد، یا خیر. در هر برندسازی دو مورد اصلی که باید به آن پرداخته شود موقعیت برند و داستان برند است که در ادامه راه گسترش شرکت، هدایت گر بازاریابان خواهد بود.

طبق تجزیه و تحلیلی که روی ۱۰۰۰مورد آزمایشی/ مطالعه موردی از برندسازی ­های موفق در سرتاسر جهان صورت گرفت، مشخص شد که ۲۶ رویکرد متفاوت برای بازگو کردن داستان برند و موقعیت /جایگاه برند وجود دارد، هر کدام از این رویکردها  نمایانگر وجه متفاوتی از برند هستند اما فرصتی مورد تایید برای جایگاه یابی برند شما فراهم می کند و داستان برند شما را مشخص می کند. هر کدام از این رویکردها می توانند توسط یک سوال کلیدی ( یا مجموعه­ای از سوال­ها ) خلاصه شوند، که در ادامه آنها را مرور خواهیم کرد.

26 سوال کلیدی جهت جایگاه یابی برند ( و خلق داستان برند ) - جایگاه یابی برند

 

این مجموعه ­ی هوش بازاریابی را امتحان کنید، پاسخگویی به این ۲۶ سوال می تواند به بازاریابان کمک کند که پلتفرم جایگاه یابی برند خود را بسیار قوی و اثرگذار انجام دهند و داستان­ های بهتری برای برند خود تعریف کنند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

کدام یک از ابزارهای بازاریابی دیجیتالی مانند ابزارهای کنترلی و خودکارسازی شبکه های اجتماعی، پلتفرم های CRM، ابزارهای سئو ( SEO ) و بازاریابی از طریق موتور های جستجو ( SEMM ) و سرویس های ایمیل بیشتر از بقیه توسط آژانس های تبلیغاتی و بازاریابی اینترنتی استفاده می شوند؟

تحقیقی در این زمینه در مارچ و آپریل سال ۲۰۱۶ ( بهار ۱۳۹۵ ) توسط مرکز توسعه بازرگانی مرین و RSW/US بر روی ۲۲۷ مدیر اجرایی مراکز و آژانس های بازاریابی و تبلیغاتی که در ایالات متحده آمریکا مستقر هستند، انجام شده است. ۳۴۴% از آژانس های تبلیغاتی کمتر از ۲۵ کارمند دارند، ۲۵% از آن ها بین ۲۶ تا ۵۰ کارمند دارند. باقی آژانس ها بیش از ۵۱ کارمند دارند.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

هر کسب وکاری برای موفق شدن در عرصه تجارت نیاز به یک استراتژی بازاریابی خلاقانه دارد. هر کسب وکاری، استراتژی  بازاریابی خلاقانه ای را انتخاب می کند و به اجرا در می آورد که در این استراتژی، فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی موثری تعیین شده باشند که بتوانند کسب وکار را به عنوان برند به خوبی معرفی کنند. واضح است که هر کسب وکاری یک استراتژی خاصی را برای خود استفاده می کند. ولی نکته قابل توجه این است که کسب وکارها می بایست ریسک های خلاقانه ای را بپذیرند تا بتوانند پیشرفت قابل توجه داشته باشند.

اندازه گیری شاخص های بازاریابی به هنگام تدوین استراتژی بازاریابی خلاق

اندازه گیری بسیاری از شاخص های بازاریابی مانند فروش، ترافیک وب سایت، سئو ( SEO )، تعامل اجتماعی و نرخ های تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل تقریبا آسان است. این نتایج از تحلیل داده ها به دست می آید. بنابراین قابل اندازه گیری هستند. اگر یک تکنیک بازاریابی اینترنتی و یا تبلیغاتی به درستی کار نکرد، می توان به راحتی فهمید که چرا این اتفاق افتاده است و یک تکنیک دیگر را جایگزین آن کرد. اما قبل از اینکه به نتایج مورد انتظارتان در بازاریابی دیجیتالی برسید، باید قبل از آن یک استراتژی بازاریابی اینترنتی تدوین کنید. پایه و اساس هر استراتژی، ارائه ی ایده های خلاقانه است و این ایده های خلاقانه و جذاب می بایست از طریق تحقیقات گسترده و بینش های گسترده به وجود آید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

بازار هدف چگونه وب سایت شما را میابند و در اولین بازدیدشان از سایت تان چگونه عمل می­ کنند؟ شاخص اولین بازدید به  این سوالات پاسخ می دهد.

شاخص اولین بازدید ( First Visit Metric )

از چپ به راست : اولین بازدید ( مردم چگونه وب سایت مرا یافتند؟ )

شاخص اولین بازدید ( First Visit Metric ) به این که افراد چگونه سایت شما را پیدا می کنند می پردازد. به عنوان مثال از طریق جستجوی طبیعی ( organic search ) یا رسانه های اجتماعی ( social mediaa ) و اینکه تا چه میزان در سایت شما می مانند. این شاخص میزان engagement در سایت را مبتنی بر یکی از این دو معیار در نظر می گیرد : متوسط زمان سپری شده در سایت ( Average Time on Site ) و تعداد صفحات مشاهده شده در هر بازدید ( Pages per Visit ). به محض تشخیص ( به عنوان مثال متوسط زمان سپری شده در سایت معادل ۱۰ ثانیه باشد ). بازدیدکنندگان جدید به کسانی که در سایت engaged شده ­اند و کسانی که اصلا در سایت engage نشده ­اند تقسیم ­بندی می­ شوند.

شاخص بازدید مجدد ( Returning Visit Metric )

شاخص اولین بازدید از آن جهت مهم است که به بازاریابان این امکان را می ­دهد که در یک نگاه بفهمند که کدام منبع ترافیکی باعث ایجاد ترافیک با کیفیت بالا برای وب سایت شان شده­ است. با استفاده از شاخص اولین بازدید بازاریابان قادر به توضیح و جذب مخاطبان تصادفی در ترافیک خواهند بود. جمع کل بازدیدهای جدید نشان ­دهنده تعداد افراد جدیدی است که در بازدیدهای ماهیانه وارد چرخه می ­شوند.

منابع ایجاد ترافیک برای سایت ( Traffic Sources )

برای یک بازاریاب دیجیتالی دانستن این موضوع که کدام منابع یا کانال های ترافیکی بازدیدکنندگان را به وب سایت جذب می کنند، ضروری است. منابع ترافیک وب سایت یک شاخص اصلی است که موفقیت هر استراتژی دیجیتال مارکتینگ را تحت تاثیر قرار می دهد. این شاخص از تعریف استاندارد کانال ترافیک در Google Analytics ( تجزیه و تحلیل گوگل ) استفاده  می­ کند.

Engagement در مقابل عدم engagement در وب سایت

درگیری ( Engaged ) در مقابل عدم درگیری در سایت یک آستانه یکتا برای هر کسب وکار منحصر به فرد خواهد بود. در این شاخص آستانه درگیری به عنوان متوسط زمان سپری شده در سایت یا تعداد صفحات مشاهده شده در هر بازدید قابل تعریف خواهد بود. هر دو مقیاس به خوبی قادر به نشان دادن کیفیت یک بازدید هستند. بازاریابان دیجیتالی شاید علاقه مند به پیگیری معیاری مانند نرخ تکمیل هدف ( goal completion rate ) نیز باشند.

شاخص اولین بازدید یک شاخص مفید برای هر تیم بازاریابی برای پیگیری است. نکته اصلی در استفاده از این شاخص استفاده همزمان از سایر معیارها مانند شاخص بازدید مجدد ( returning visit metricc ) و شاخص اطلاع رسانی ( awareness metric ) به همراه آن است.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

در اول جولای ۱۹۴۱، اولین تبلیغ تلویزیونی توسط شرکت Bulova Watches، در خلال بازی بیسبال بین دو تیم، Brooklyn Dodgers Philadelphia Phillies and روی آنتن رفت. یک آگهی تجاری ۱۰ ثانیه ای سیاه و سفید که صبورانه روی شبکه ی تلویزیونی آمریکا با نام و لوگوی bulova نمایش داده شد. در هفت ثانیه ی نخست، تصویری در سکوت نمایش داده می شد، مانند تصاویری که سر کلاس به بچه ها نشان می دهیم تا مفاهیم در ذهن آنها نقش ببندد. سپس، صدایی شعار شرکت را بیان می کرد. و اینگونه بود که آگهی های تبلیغاتی پا به عرصه ی تلویزیون گذاشت و امروزه می بینیم که این روند تا چه حد پیشرفته و با مضامین مختلف دنبال می شود.

اما چرا برای اولین بار شرکتی وارد تبلیغات تلویزیونی شد؟ در آن زمان تعداد دستگاه ­های تلویزیونی که مردم از آن استفاده می کردند بسیار محدود ( حدود ۴۰۰۰ دستگاه تلویزیون در نیویورک ) بوده و برای آگهی تبلیغاتی تعریفی در برنامه زمان بندی شبکه­ های تلویزیونی وجود نداشت.

در آن زمان سخنگوی شرکت bulova علت آن را حفظ افتخار پیشگام بودن در بازاریابی بیان کرد. علاوه برآنکه هزینه ­ی این تبلیغ برای شرکت تنها ۹ دلار تمام شد، در حالی که امروزه ۱۳۸.۴۵ دلار است.

Bulova اولین برندی بود که حرکت جدیدی را در عرصه­ ی بازاریابی تلویزیونی آغاز کرد، اما جمعیت کثیری از برندهای دیگر به سرعت دنباله­ روی این مسیر شدند. یافتن شباهت بین تبلیغات تلویزیونی ۶۰ سال پیش، با اقدامات بازاریابی محتوایی امروزه بسیار سخت است، و اهمیت و کاربرد این موضوع در هیچ حوزه ­ای بیشتر از میزان آن در صنعت محصولات مصرفی ( CPG- consumer packaged goods)  نیست، حوزه ­ای که تعداد بسیاری از برندها از محتوا برای تغییر شیوه­ ی برقراری ارتباط با مشتریان خود، استفاده می کنند.

محتوا به جای تلویزیون در برندهای مصرفی

تبلیغات تلویزیونی در دهه ­های اولیه حضورش از نظر تجربی و عملی بسیار چالش برانگیز بود چرا که نیاز بود برندهای مصرفی داستان خود را به شیوه­ای جدید بیان کنند، ایده ­ای که هنوز هم توسط صاحب امتیازان برند مورد استفاده قرار می  گیرد. مانند بازاریابی محتوایی، تبلیغات تلویزیونی هم در مقایسه با جایگزینان خود و در زمان خود گزینه­ ی ارزان­تری بود.

ممکن است اینگونه به نظر بیاید که تبلیغاتی تلویزیونی همیشه وجود داشته­ اند، اما تبلیغات تلویزیونی در آن زمان رویکرد جدید محسوب می شد، و بسیاری از برندها از استفاده از آن اجتناب می کردند. امروزه بسیاری از برندهای مصرفی ( CPG / محصولات مصرفی ) با همان ترس مشابه با روش­ های بازاریابی محتوایی برخورد می کنند، در حالی که بسیاری از برندها این چالش را پذیرفته اند.

بدون شک، بازاریابان برندهای  مصرفی ( CPG ) خود را در نقطه بحرانی فرض می کنند، می دانند که باید روش­ های سنتی خود را به روز کنند تا بتوانند به مشتریان مدرنی که به شکلی روزافزون تبلیغات تلویزیون و مجموعه کپن­ ها را نادیده می گیرند، دسترسی پیدا کنند. تصمیم در مورد اینکه چه نوع محتوایی باید مورد تفکر قرار گرفته و ایجادشود، وظیفه­ ی سختی است. با گزینه ­های گیج کننده­ ی بسیاری روبه ­رو می شوید، صاحب امتیازان برندهای مصرفی ( CPGG ) موفق، کمی بیشتر تلاش کرده ­اند تا بفهمند انجام چه کاری بهترین نتیجه را در بازاریابی اینترنتی به دنبال دارد .

یکی از برندهای مصرفی که از طریق بازاریابی محتوایی موفق به اثرگذاری بسیاری بوده، برند کوکاکولا Coca-Cola می باشد،  که تاکید شدیدی بر داستان گویی برای دسترسی به مشتریان قدیمی­ تر، و استفاده از رسانه ­های دیجیتالی در تعاملی تجربی برای دسترسی به نوجوانان را مد نظر قرارداده است.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

قبل از اینکه یک متخصص سئو ( SEO ) برای وب سایت تان استخدام کنید و ماهانه مبلغ زیادی حقوق به وی پرداخت کنید تا کسب وکار شما را توسعه دهد، ابتدا خودتان بهینه سازی های اولیه در زمینه سئو را انجام دهید. برای این منظور :

۱ ) بر مقصود مشتری تمرکز کنید تا رتبه بالاتری در موتورهای جستجو کسب کنید.

تا چند سال قبل در بازاریابی دیجیتالی هدف هر بازاریاب اینترنتی، حداکثر کردن ترافیک وب سایت بود. اما اکنون به علت سیاست های گوگل، این تمرکز بیشتر بر این است که چگونه مخاطبان با وب سایت در تعامل باشند. نکته اصلی این تمرکز، فعالیت های بعد از کلیک است. آیا کاربر بعد از یک بار کلیک بر روی لینک به جواب هایش می رسد؟ یا اینکه مجبورند نتایج دیگر را نیز کلیک کنند. شما باید آمادگی این را داشته باشید که با یک کلیک، نیاز مشتری را برآورده  کنید. هرچه کاربر تعامل بیشتری با محتوای شما در وب سایت  داشته باشد، رتبه بالاتری وب سایت تان کسب می کند. نرخ کلیک صفحه نتایججستجوی گوگل ( Google SERP CTR ) و نرخ پرش ( bounce rate : میزان ترک کاربران از صفحه وب سایت )، ابزار مهمی برای متخصصان سئو در بازاریابی اینترنتی شده است.

۲ ) جهت بهبود سئو ( SEO )، مقاله هایتان را طولانی تر کنید.

مطالعات نشان می دهد که مقالات طولانی که بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰کلمه دارند، نتایج بهتری در موتور جستجو دارند. در مقایسه با سه سال قبل، بسیاری از بازاریابان اینترنتی به دنبال مقاله هایی با حدود ۳۰۰ کلمه هستند.

تحقیقات ثابت کرده است که در بازاریابی اینترنتی مقالات طولانی سودمندتر از مقالات کوتاه بوده اند و ترافیک بیشتری را برای وب سایت جذب کرده اند. مقالات طولانی اطلاعات بیشتری نسبت به مقالات کوتاه دارند. بهترین شیوه برای ارائه مقالات طولانی، تقسیم کردن آن از طریق عناوین فرعی ( subheading )، نقاط گلوله ای ( Bullet pointss ) و همراه با تصاویر جذاب  است. با استفاده از این روش، مخاطب راحت تر و با لذت بیشتر محتوا را می خواند.

۳ ) ویدئوهای مرتبط را با هم ترکیب کنید.

ویدئوها نیز تاثیر به سزایی در رتبه بندی صفحه نتایج موتورهای جستجو ( SERP ) دارند. تحقیقیات اخیردر بازاریابی دیجیتالی نشان می دهد که ویدئوها بیش از %۶۰ از جستجوها در گوگل را در برمی گیرد.

این گزارش همچنین بیان می کند که ویدئوهای آنلاین رتبه بندی های بهتری نسبت به محتواهای تمام متن کسب می کند. شما می توانید از ویدئو کلیپ های جذاب و کوتاه استفاده کنید. علاوه بر این استفاده از ویدئو، میزان کلیک بر وب سایت تان در موتور جستجو را افزایش می دهد و میزان موفقیت شما را در بازاریابی اینترنتی افزایش می دهد.

۴ ) کارکرد جستجوی صوتی را در وب سایت تان به کار ببرید.

گوگل این امکان را برای مردم فراهم کرده است که جستجوی صوتی انجام دهند. جستجوی صوتی به خصوص در زمان های راه رفتن و زمان هایی که نمی توانید کلمات کلیدی را تایپ کنید بسیار سودمند است. علاوه بر این هنگامی که فرد هم زمان چند وظیفه را انجام می دهد برای مثال به هنگام رانندگی و یا حتی زمانی که در حمام هست نیز می تواند کاربرد داشته باشد. کارکرد جستجوی صوتی ( voice search ) نیاز برای تایپ های طولانی کلمات کلیدی را برطرف کرده است. بسیاری از گوشی های تلفن همراه جدید دارای کارکرد جستجوی صوتی هستند. شما نیز می توانید کارکرد جستجوی صوتی ( voice search ) را در وب سایتتان به کار برید. برای مثال سایت پیتزا دومینو امکان سفارش گیری صوتی را به سایتش اضافه کرده است. با استفاده از این کارکرد مشتریان می ­توانند در هر زمانی، در هر مکان و در هر موقعیتی به راحتی سفارش دهند.

سئو

۵ ) سئوی محلی ( Local ( SEO را فراموش نکنید.

بسیاری از کسب وکارهای در حال توسعه، تمامی جهان یا تمامی یک کشور را به عنوان بازار هدف خود در نظر می گیرند تا بتوانند رتبه دهی سئو خود را افزایش دهند. کارشناسان بازاریابی اینترنتی معتقدند که شرکت ها باید بر سئوی محلی تمرکز کنند تا بتوانند شهرت آنلاین خود را تقویت کنند. گوگل همچنین بیان کرده است که بازاریابان بهتر است موقعیت مکانی خود را با استفاده از سئوی محلی اعلام کنند. بهتر است پیش از گسترش مخاطبین تان، ابتدا بر مخاطبین محلی تمرکز کنید.

۶ ) اطمینان یابید که وب سایت تان به سرعت لود شود.

سرعت لود وب سایت در بهبود سئو موثر است. گوگل ابزار رایگانی برای تحلیل سرعت صفحه وب سایت برای کاربران فراهم کرده است. با استفاده از این ابزار به راحتی می توانید ( URL ) وب سایت تان را وارد کرده و بخش هایی که نیاز به بهبود دارند تا سرعت لود صفحه وب سایت تان افزایش یابد را مشاهده کنید. وب سایت های بسیاری هستند که هنوز در این زمینه مشکل دارند و در نتیجه سئوی ضعیف داشته و در رتبه بندی موتورهای جستجو رتبه پایینی کسب کرده اند.

۷ ) وب سایت تان باید یک نسخه موبایل پسند ( mobile-friendly ) داشته باشد.

و نهایتاً این که مطمئن شوید که وب سایت تان برای مشاهده در گوشی های تلفن همراه بهینه سازی شده است یا خیر. افراد از طریق گوشی های تلفن همراه می توانند در هر مکانی که باشند به محتوای شما دسترسی پیدا کنند و آن را به آسانی و راحتی بخوانند. در صورتی که وب سایت تان موبایل پسند ( mobile-friendlyy ) باشد، وب سایت تان در صفحه نتایج موتور جستجوی گوگل ( SERP )، موبایل پسند ( mobile-friendlyy ) علامت می خورد و راحت تر یافت می شود.

در بازاریابی اینترنتی با رعایت ۷ نکته کلیدی ذکر شده در زمینه سئو ( SEO ) می توانید در رتبه بندی موتورهای جستجو همچون گوگل، رتبه بالایی به دست آورید.

 
  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

شبکه های اجتماعی دیگر ابزار بازاریابی اینترنتی هستند که بازاریابی از طریق این شبکه ها سبب جذب مخاطبین بیشتر برای  کسب وکارتان می شود. اولین گام جهت حضور در شبکه های اجتماعی، ساختن پروفایل است. این مقاله به مخاطبین جوان و حرفه ای که به تازگی وارد شبکه اجتماعی لینکدین شده اند کمک می کند پروفایل بهتر و جذاب تری ایجاد کنند.

پروفایل لینکدین شما یک نمایش عالی از داستان حرفه ای شماست، چه چیزی سبب ایجاد شرکت شما شده است و چه چیزی سبب تمایز شما بین بیش از ۴۳۳ میلیون کاربر دیگر LinkedIn است.

LinkedIn به تازگی آمار جدیدی منتشر کرده است که به شرح زیر است :

  • پروفایل های شخصی سازی شده به طور متوسط ۲۱ برابر بیشتر از پروفایل های دیگر بازدید دارند.
  • پروفایل های که دارای تصاویر با کیفیت هستند به طور متوسط ۴۱ برابر بیشتر از دیگران بازدید دارند.
  • ۹۴ % شرکت ها از LinkedIn برای بررسی مخاطبانشان استفاده می کنند.

در بازاریابی اینترنتی تاکتیک هایی هستند که به شما کمک می کنند بتوانید یک پروفایل جذاب و عالی برای کسب وکارتان ایجاد کنید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

بدانید که در بازاریابی اینترنتی تنها کسب وکار شما نیست که با نوشتن محتوا تلاش می کند که در بازاریابی محتوا موفق باشد.  رقبای شما نیز همواره به دنبال راه و روش هایی هستند که بتوانند مخاطبان بیشتری را جذب برندشان از طریق بازاریابی محتوایی نمایند.

مخاطبان از خواندن محتواهای تکراری و یکنواخت خسته شده اند. نکات کلیدی وجود دارند که می توانید با رعایت آن ها محتوای برند خود را از رقبا متمایز کنید و در نتیجه مخاطبان بیشتری را جذب کنید. که در ادامه به این نکته ها می پردازیم :

۱ ) به هنگام نوشتن محتوا به طور مستقیم خواننده را مورد خطاب قرار دهید.

از اینکه به اول شخص می نویسید یا خواننده را به طور مستقیم مورد خطاب قرار می دهید نترسید. همان طور که با یک دوست مکالمه می کنید بنویسید، این کار به شما کمک می کند که بین خودتان و خواننده ارتباط برقرار کنید چرا که به طور مستقیم با آن ها سخن می گویید.

مثال : از لغت ( شما ) برای مورد خطاب قرار دادن خواننده استفاده کنید. برای مثال جمله : من به شما پیشنهاد می کنم که نکته­ هایی را به هنگام نوشتن رعایت کنید تا محتوایتان بهبود یابد.

“هیچ وقت به خوانندگانتان اجازه ندهید محتوایتان را از یک دیدگاه جدا ببینند.”

۲ ) عناصر بصری به محتوایتان اضافه کنید.

همه ما تصاویر را دوست داریم. تصاویر در متن به خواننده امکان استراحت می دهند، علاوه بر این سبب تقویت محتوا می شوند. در بازاریابی محتوا به خاطر سپردن محتوا از اهمیت بالایی برخوردار است از این رو اضافه کردن تصاویر نیز در این امر به مخاطب کمک می کند. اما باید توجه کنید  که هر کجا امکانش بود نمی ­توانید تصویر اضافه کنید.

مثال : اگر ترجیح می دهید که بر روی متن تمرکز شود پس بهتر است کمتر از تصاویر استفاده کنید و یا اصلاً از آن ها استفاده نکنید. اما اگر تصاویر را به عنوان یک مشخصه اصلی برای محتوایتان در نظر گرفته اید پس بهتر است محتوا را به صورت گالری از تصاویر به نمایش درآورید.

“مقالاتی که تصاویر مرتبط به همراه دارند ۹۴% بیشتر از مقالات فاقد عکس بازدید می شوند.”

۳ ) سوال اضافه کنید تا خوانندگان محتوا را به تعامل بیشتر ترغیب کنید.

در محتوایتان سوال بپرسید تا خواننده را ترغیب کنید پاسخ دهد. هر چه تعاملات بیشتری با خوانندگان داشته باشید، وب سایت شما ترافیک بیشتری خواهد داشت.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

ایجاد یک برند جدید یا تجدید قوای برند موجود یکی از کارهای مهم بازاریابان محسوب می شود، نه کاری که هرساله زمان و بودجه خود را به آن اختصاص دهند. متأسفانه، در برخی موارد این گرایش وجود دارد که نسبت به استانداردهای برند احساس بی حوصلگی کنیم و به داشتن برندهای متنوع متمایل شویم. وحتی با وجود اینکه می دانیم برندهای قوی از طریق برنامه­ های کاربردی سازگار در دراز مدت به وجود می ­آید، بخش خلاق سازمان بدون درنگ پیشنهاد برندسازی مجدد را مطرح کند.

اما در اصل برندسازی نباید به این صورت و بدون اصول درست آن انجام شود. اگر شما سه نکته اساسی در مورد ساخت برند  که در زیر آمده است را دنبال کنید، می توانید استانداردهایی طراحی کنید که برای شما و همکارانتان در آینده الهام بخش باشد. در ادامه سه نکته راهبردی در مورد برند یا نام تجاری باهم مرور می کنیم :

نکته۱ ) قوانین طراحی برند را محدود کنید و به جای آن برنامه ­ای برای طراحی شخصیت برند ایجاد کنید.

گرچه ممکن است امروزه  کتابخانه ­های تصویری و شبکه­ های طراحی شده ­ی ملموس چیزی باشد که شما می­ پسندید، اما در طول سه سال مطمئناً از آنها خسته می شوید. برای خلق یک سیستم منعطف، با طراحی برند یا ایجاد مجموعه ­ای از دستور العمل ­های توصیفی برای طراحی برند شروع کنید، که طراحان و نویسندگان را برای ایجاد ارتباطی توام با احساسات مشابه تشویق کند. بهتر است استانداردهای برند براساس طراحی شخیت برند تعریف شود، به همین دلیل کمپین­ های برندسازی متنوع و تازه خواهد بود اما به سرعت می تواند به عنوان هدف، قبل از دیدن یک آرم یا لوگو شناسایی شود.

نکته ۲ ) مجموعه ­ای از سبک­ های گرافیکی متغیر و منعطف برای طراحی برند خلق کنید.

شما به قوانین و استاندارد های گرافیکی نیاز دارید اما باید توجه کنید این قوانین در مجموعه سبک ­هایی که همیشه در حال تغییر اند، قابل تشخیص باشند. از گروه برندسازی خود بخواهید که ۴ تا ۶ سبک و راهبرد گرافیکی را ایجاد و توسعه دهند. وقتی برند خود را راه اندازی می کنید، برای حداقل دو دوره سه ماهه از سال، به مجموعه سبک ­هایتان تکیه کنید و آنها را دنبال کنید. سپس، به کارکنان خلاق خود آزادی عمل بدهید تا در طول زمان سبک­ های اضافه­ ای را براساس طراحی شخصیت برند اضافه کنند سبک­ هایی که به نوعی توسط رقبا مورد استفاده قرار گرفته اند یا تاریخ گذشته محسوب می شوند میتوانند به راحتی از مجموعه سبک­ ها کنار گذاشته شوند.

نکته ۳ ) از کم و زیاد کردن رنگ به پالت کمپین های بازاریابی خود نهراسید.

یک حقیقت مشهود در صنعت ما این است که اغلب شرکت­ها به گروه­های کاری خود اجازه نمی دهند که از تمام رنگ ­های تعیین شده در راهنمای استانداردهای برند استفاده کنند. شاید دلیل این امر آن است که رئیس ارشد اجرایی شرکت از یک سری رنگ ­ها متنفر است. یا شاید به آن دلیل است که یک رنگ به خصوص دقیقاً توسط رقیب مورد استفاده قرار گرفته است. به هرحال به هر دلیلی که باشد، از تغییر نهراسید. قرار دادن محدودیت بر روی خط قرمزها برای افراد خلاق معنایی ندارد. اگر محدودیت ها خطر جدی به همراه ندارد تغییر آنها ممکن است فرصتی  برای یک موفقیت تازه باشد.

  • مهرا ریحانی