آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی آنلاین

سری مقالات برندینگ و برندسازی

آموزش تبلیغات آنلاین و بازاریابی اینترنتی، مقالات برندینگ و برندسازی و استراتژی بازاریابی

کلمات کلیدی

۴۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یک استراتژی بازاریابی موفق، راه‌های کارآمدی را برای دستیابی به مشتریان ارائه می‌دهد و نهایتا موجب افزایش وفاداری خریداران به محصولات و خدمات می‌شود. برنامه بازاریابی با تمرکز بر فرصت‌ها موجب افزایش فروش شده و با استفاده از نقاط قوت شرکت، بر رقابت بازار پیروز می‌شود. عناصر مرتبط به هم در یک برنامه‌ی بازاریابی شامل موارد زیر است:

اهداف

عناصر اصلی استراتژی بازاریابی موفق، داشتن اهدافی واقع‌بینانه است. یک هدف واقع‌بینانه، توضیح مشخصی است از آنچه که با برنامه‌ی بازاریابی خود می‌خواهید به انجام برسانید. واضح است که هدف اصلی هر استراتژی بازاریابی دستیابی به مشتریان و کسب سود است؛ اما در کنار این موارد، نام و اعتبار شرکت شماست که باید توسعه پیدا کرده و در بازار هدف و به ویژه در ذهن مشتریان شما ارتقا یابد. برند و هویت شما، تعیین کننده‌ی نوع نگرش مشتریان، در مورد شرکت شما می‌باشد. دیگر هدف مهم استراتژی بازاریابی شما ارائه‌ی خدمات با کیفیت و  مستمر به مشتریان است.

بازار هدف

شناسایی مشتریان بالفعل و بالقوه‌ی شما و درک نیازهایشان، یک عنصر کلیدی در استراتژی بازاریابی موفق محسوب می‌شود. با این اطلاعات می‌توانید بسیار مؤثرتر از رقبای بازار، خواسته‌های مشتریان را در نظر بگیرید و در تأمین آن بکوشید. البته کسب‌ وکار شما نمی‌تواند همه‌ی نیازهای مربوط به تک تک اشخاص را شناسایی کند، بلکه باید بازار کسب‌ وکار خود را تجزیه و تحلیل کرده و تا جایی که ممکن است بر نیازهای اشخاص درون بازار هدف تمرکز کرد. اگر بر هدف تان متمرکز نشوید، زمان، انرژی و پولتان را هدر می‌‎دهید. شناسایی بازار هدف و توجه به نیازهای مشتریان، موجب افزایش وفاداری و ارتباط بهتر با مشتریان می‌شود.

تحلیل وضعیت سازمان ( SWOT )

یک استراتژی بازاریابی موفق، نیازمند یک تحلیل و بررسی ( SWOT ) درست و دقیق است. این ابزار برنامه‌ریزی، نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدیدهای کسب‌ وکار شما را تفکیک می‌کند. برای مثال اگر شرکت شما نامی شناخته‌شده در بازار باشد، این یک نقطه‌ی «قوت» محسوب می‌شود و در غیر این صورت، گمنام بودن کسب‌ وکار شما نوعی «ضعف» برای شما خواهد بود. همچنین افزایش ناگهانی تقاضا در نقطه‌ای از بازار برای شما یک «فرصت» است و از طرف دیگر معمولا ورود رقبای جدید یک «تهدید» محسوب می‌شود.

نتایج این تحلیل، استراتژی بازاریابی شما را تقویت خواهد کرد. برای مثال اگر یک عرضه‌کننده مواد اولیه، هزینه ساخت محصول کم اهمیتی را به شدت افزایش دهد، شما ممکن است، خط تولید آن محصول را تغییر دهید و یا به دنبال عرضه‌کننده‌ی جدیدی بگردید؛ و یا اگر تحلیل SWOT شما مشتریان پراهمیتی را شناسایی کرده ولی وضعیت مالی کسب‌ وکار شما برای ارتباط با آنها ضعیف است، شاید بهتر باشد که از فعالیت‌های تبلیغاتی رایگان کلامی در استراتژی بازاریابی خود استفاده کنید.

پیام

در یک استراتژی بازاریابی موفق، پیام‌ شرکت باید واضح بوده و مشتریان را جذب کند. انتقال این پیام‌ بازاریابی باید به طور مستمر انجام شود تا تجارت شما را از بقیه متمایز کند. با این نوع پیام‌رسانی جایگاه منحصر به‌ فرد شرکت شما به عنوان کسب‌ وکاری شناخته می‌شود که نسبت به رقبا خدمات و محصولات بهتری را با بیشترین کیفیت، در اختیار مشتریان خود می‌گذارد. هر پیام بازاریابی باید در مورد مزیت‌هایی باشد که محصولات و یا خدمات شرکت می‌تواند به مشتریان خود ارائه دهد.

فعالیت‌ها

انجام تاکتیک‌های بازاریابی و کمپین‌های یکپارچه هم راستا با سایر عناصر برنامه بازاریابی ( اهداف، بازار هدف، …) در موفقیت استراتژی بازاریابی نقش بسزایی دارد، و به شما کمک می‌کند که محصولات و خدمات تان را بهتر به بازار هدف معرفی کنید. این فعالیت‌ها که معمولا بر اساس توانایی‌های شرکت و نیازهای بازار هدف پایه گذاری شده است، شامل تبلیغات، روابط عمومی، کمپین‌های یکپارچه‌ی اینترنتی، نمایشگاه‌ها، استفاده از رسانه‌های چاپی و… می‎‌باشد.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

رسانه اجتماعی می تواند هر چیزی باشد : فضایی برای در ارتباط بودن با دوستان، راهی برای دنبال کردن رویه­ های بازار و زیر نظر گرفتن تمایلات برند، یک ابزار خدمات مشتری برای شناسایی مشتریان ناراضی. اما آیا رسانه اجتماعی ابزاری برای ایجاد تقاضا محسوب می شود؟ به نظر می ­آید جواب مثبت باشد، اما به طرز تفکر متفاوتی برای جذب مشتریان بالقوه ( lead generation ) و اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه لازم دارد.

موضوع بازاریابی از طریق رسانه اجتماعی دربازارهای B2B را از دیدگاه­ های متنوعی بررسی خواهیم کرد که شامل موارد زیر است :

چطور شرکت­ ها می توانند از رسانه اجتماعی برای جذب مشتریان بالقوه استفاده کنند؟ نکاتی برای اندازه ­گیری نرخ بازگشت سرمایه ­ی رسانه اجتماعی در B2B، ارتباط بین رسانه اجتماعی و ایجاد مشتریان بالقوه و راهنمایی­ های عملی برای شروع به کار با رسانه اجتماعی در شرکت تان.

در ادامه شرح مختصری از رویه ­های بازاریابی B2B که شامل سیر تکاملی رسانه های اجتماعی می شود را مرور می کنیم.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

استراتژی پیام برند به برندهای بی شماری کمک کرده است که با موفقیت جایگاه سازی کنند. با انتخاب پیام برند مناسب شما در ذهن مخاطبان، با آن پیام شناخته می شوید و به این صورت در ذهن مصرف کنندگان جایگاه خود را می سازد.

وقتی پیام برند خود را مشخص کنید ( چه به عنوان تازه وارد یا میراث دار یک صنعت در بازار هدف ) صاحب یک ایده مرتبط در ذهن مخاطبان هدفی خواهید شد، که قصد دارید به آنها دست یابید، و این ایده تضمین می کند که این مصرف کنندگان می دانند با توجه به پیام برند شما چه انتظاراتی باید از آن داشته باشند.

آیا برند شما می تواند صاحب یک ایده باشد؟ بله. حتی اگر در بخش بندی ذهن مشتریان در طبقه خوبی قرار ندارید، می تواند خودتان را از طریق شناسایی شکاف موجود در چشم انداز رقابتی و تلاش برای ایجاد ارتباطات برای پر کردن آن، منحصر به فرد کنید، و خبر خوب آن است که این فرآیند لزوما طولانی و زمان بر نیست.

در ادامه ۶ گام کلیدی برای خلق ایده های نو در برندسازی برای تبدیل شدن به آنچه می توانید یا آنچه باید در بخشی از بازار که در آن فعالیت  می کنید، باشید، آورده شده است.

۱ ) تحلیل پیام برند رقبا

رقبای خود را در صنعتی که در آن مشغول هستید، بشناسید. پیام برند آنها را مطالعه کنید و ببینید چه جنبه ­ای از نیازهای موجود در صنعت شما را پوشش داده اند. ببینید پیام رقبا بر چه چیزی تاکید دارد و آیا آنچه بر آن تاکید دارند جذابیت لازم را دارد یا خیر. همچنین بفهمید هدف رقبا از پیام برندشان چیست. در واقع باید بفهمید آنها چه منظوری را می خواهند برسانند و تمرکزشان را بر چه چیزهایی قرار داده اند.

۲ ) نگاشت پیام برند

وقتی یک تحلیل پیام ساده بر هر یک از رقبا انجام دادید، سپس آنها در شبکه­ هایی بر اساس صفات غالب در بازار و بخش­ بندی ­ها آن، تقسیم بندی کنید. حتی میتواند آنها را فقط در یک طیف خطی قرار دهید یا اگر رقبای متعددی دارید از طرح پراکندگی کامل ( full – out scatter ) استفاده کنید. اگر می خواهید خیلی کامل عمل کرده باشید می توانید برای هر یک از رقبا از نقطه ­های بزرگ و کوچکی استفاده کنید که نشان دهنده­ ی سهم بازار کلی آنها از دید شما باشد.

نگاشت پیام برند - استراتژی پیام برند

۳ ) بازرسی پنهان

به دنبال جاهایی باشید که رقبایتان شکست خورده ­اند، آنگاه می توانید تعیین کنید فرصت منحصر به فرد برای ساخت پیام برند کجا نهفته است. در واقع در این گام شما با بررسی نقاط ضعف و قوت رقبا می توانید فرصت­ هایی را شناسایی کنید که رقبا به آن پاسخ نداده ­اند یا به درستی به آن پاسخ نداده ­اند در نتیجه می توانید تمرکز خود را بر آن موقعیت­ ها بگذارید.

۴ ) تراز ( تنظیم ) ارزش های برند 

سعی کنید ارزش ­های برند بیشتری را تحت پوشش قرار دهید. البته این بدان معنا نیست که باری به هرجهت عمل کنید و از هر دری سخنی بگویید چرا که در این صورت کنترل و پاسخگویی به تمام آنها دشوار خواهد بود، اما هدف خود را به طرق مختلف پوشش دهید، تا فضای خدمت دهی را برای رقبا سخت تر کنید. در واقع باید سعی کنید تمام حداقل های موجود در صنعت خود را پاسخ دهید تا در مقایسه با رقبا کامل به نظر بیایید.

۵ ) ساختن ماهیت برند

حالا حوزه­ ی خود را محدود کرده ایم. هنوز یک بیانیه موقعیت، شعار، ویژگی برند، شخصیت برند، یک راهنمای سبک و دیگر عناصر ضروری پیام را در اختیار نداریم. اما نقطه شروع را پیدا کرده ­ایم. با توجه به مراحل قبلی حالا می دانیم پیام برند ما باید شامل چه چیزهایی باشد اما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. و باید تمام المان­های یاد شده را متناسب با پیام برند بسازیم.

۶ ) آزمون ارتباط پیام برند

حالا که استراتژی پیام برند خود را دارید، ممکن است مایل باشید به وسیله­ ی آزمون ارتباط پیام برند، از اینکه پیام شما به اندازه کافی مرتبط است اطمینان کسب کنید. هر پیامی که انتخاب می کنید باید مرتبط ترین پیام با مخاطبانی باشد که شما سعی دارید به آنها دست یابید. در نتیجه وقتی به دنبال محصول می­ آیند به گفته­ های شما توجه نخواهند کرد اگر شما صاحب ایده­ ای باشید که برای هیچکس جذابیتی به همراه ندارد. در نتیجه برای حصول اطمینان از اینکه پیام انتخابی تأثیر مورد نظر را خواهد داشت انجام این گام از اهمیت بالایی برخوردار است.

انجام این مراحل می تواند مسیری آسان برای انتخاب بهترین استراتژی پیام برند باشد مشروط بر آنکه با دقت و با استفاده از اطلاعات درست صورت گیرد.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

متأسفانه، حتی وقتی ارتباطات برند تمام امتیازات را کسب میکند، یعنی شفاف، با معنی و مبتنی بر پیام است، بازهم ممکن است کسل کننده باشد و به درد نخورد.

با امتحان کردن هر یک از ۵ ترفند زیر، می توانید راحت تر برند سازی کنید و یا در مسیر ساخت برندی قویتر قرار بگیرید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

بیشتر افرادی که در کسب و کار آنلاین یا تجارت الکترونیک  فعالیت دارند با این نگرانی مواجه هستند که در فضای مجازی برای موفق شدن نیاز به دانستن چه چیزهایی دارند؟

بیشتر مردم تمایل ندارند که روزها و ساعات زیادی را صرف یادگیری چگونگی انجام بازاریابی اینترنتی نمایند، اما داشتن ۵ مهارت برایشان  بسیار ضروری است تا بتوانند در تجارت آنلاین موفق شوند.

۱ ) سئو ( SEO : Search engine optimization )

سئو یا همان بهینه سازی موتور جستجو ابزار قدرتمندی است. چرا که اگر سایت شما در بالای لینک های جستجو شده ی گوگل قرار گیرد، وب سایت شما می تواند از ترافیک ( بازدید کاربران ) رایگان و هدفمند در تمام طول شبانه روز بهره مند شود.

اما شما چگونه در SEO و بهینه سازی برای موتورهای جستجوگر ماهر شوید؟ منابع زیادی وجود دارند که به شما مفهوم SEO را آموزش می دهند. یکی از همین منابع، وبلاگ belovedmarketing.com است که اطلاعات به روز در ارتباط با  سئو ( SEO ) و بازاریابی اینترنتی را در اختیارتان قرار می دهد.

یکی از استراتژی های SEO اصطلاحاً ساختن نقشه لینک ها نامیده می شود. به عبارت دیگر لینک کردن مطالب به یکدیگر در یک مسیر،  راهبردی است که سبب قوی تر شدن وبلاگ یا وبسایت شما می شود.

۲ ) بازاریابی از طریق ایمیل ( Email Marketing – بازاریابی ایمیلی )

بارها و بارها ثابت شده است که جذب مخاطبان بالقوه از طریق ایمیل به طور چشم گیری رشد تجارت آنلاین را افزایش می دهد.

پلتفرم های بسیار خوبی در زمینه بازاریابی از طریق ایمیل وجود دارند که کار شما را راحت تر می کنند. یکی از این ابزارهای ایمیل مارکتینگ ( Email marketing )  که به راحتی می توانید از آن برای بازاریابی ایمیلی و برای فرستادن حجم بالایی از ایمیل به یکباره برای مخاطبین تان استفاده نمایید، Mailchimp  می باشد.

۳ ) بررسی میزان پتانسیل بازار هدف

حتی اگر می خواهید یک کسب و کار آنلاین جدید را شروع کنید، باز هم قانون بررسی میزان پتانسیل بازار هدف برقرار است. همیشه به این توجه کنید که بازار چگونه است؟ رقابت در فضای مجازی چگونه است؟ آیا رقبایتان در بهینه سازی وب سایت و یا سئو ( SEO )  ماهر هستند؟ آیا  آنها قوانین اصلی  بازاریابی اینترنتی را میفهمند؟

با بررسی این موارد است که متوجه پتانسیل موجود در بازار می شوید.

اگر تمامی افراد در صنعت متوجه رقابت موجود شده اند و رقابت در آن عرصه شدید است، آن فعالیت را رها کنید چرا که موانع ورود به آن زیاد است!

۴ ) مدیریت backend وب سایت

اگر می خواهید در تجارت آنلاین و فضای مجازی موفق شوید می بایست HTML را فراگیرید. حداقل اینکه باید تا حدودی در وردپرسWordPress ماهر شوید.

شما می بایست حتی کار کردن با تصاویر را نیز فرا گیرید. برای مثال Adobe  و Photoshop از جمله ابزارهای ویرایش تصاویر هستند.

و در نهایت اگر می خواهید اینترنت را به معنای واقعی ابزاری برای کسب درآمد در نظر بگیرید می بایست به مفهوم حقیقی وب مسلط باشید.

۵ ) افزایش نرخ تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل

بهترین راه برای دست یابی به ترافیک بیشتر بازار هدف به سایت، افزایش بازدید آن دسته افرادی است که پیش از این از وب سایت شما دیدن می کردند. توجه بیشتر به مشتریان سابق است که می تواند درآمد شما را افزایش دهد.

علت آن هم این است که این ترافیک کاملا تحت کنترل شماست. اگر بازدید از وب سایتتان معمولا ۱% است، تنها کاری که شما باید برای دو برابر کردن درآمدتان انجام دهید این است که این نرخ را به ۲% افزایش دهید. به همین راحتی.

برای این کار میتوانید از ابزارهای  تست دو بخشی  استفاده کنید.

به این معنا که یک ورژن از صفحات وب سایت شما به نیمی از بازدید کنندگان تان نشان داده خواهد شد و نسخه متفاوت دیگر را نیز به نیمه دیگر بازدید کنندگان نشان می دهید ( این دو ورژن از لحاظ طراحی و نحوه تعامل وبسایت با مخاطبین متفاوت خواهند بود ). سپس بررسی می کنید که کدام ورژن ( نسخه ) از وب سایت تان فروش بیشتری کسب کرده است، یا مخاطبین را بیشتر در درون صفحات نگه داشته است. بنابه نتایج بدست آمده، بطور منظم می توانید وب سایت خود را بهینه سازید و توسعه دهید.

با دانستن این ۵ مهارت، میتوانید از آن ها دربازاریابی اینترنتی برای کسب و کار آنلاین خود استفاده کنید تا در عرصه تجارت آنلاین موفق شوید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

این مقاله به بازاریابی و آمیخته ترفیع و اجزای اصلی آمیخته ترفیع خواهد پرداخت.

مقدمه ­ای بر ترکیب ارتقا

عوامل زیادی وجود دارند که باید در کنار هم جمع شوند تا یک برند/یا بنگاه اقتصادی بتواند با موفقیت محصولات یا خدمات خود را در بازار هدف رواج دهد، این عوامل همان چیزی است که از آن با نام آمیخته بازاریابی (  Marketing Mix )شرکت یاد می شود. در هر آمیخته بازاریابی ۴ جز کلیدی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها آمیخته ترفیع ( Promotional Mix )  است.

آمیخته ترفیع در بازاریابی یا ( Promotional Mix ) :

تعریف ترکیب ارتقا

اگر بخواهیم به بهترین شکل آمیخته ترفیع را تعریف کنیم : مجموعه ­ای از ابزار که یک کسب و کار از آن بهره می ­گیرد تا این مفهوم که چرا مصرف­ کنندگان باید محصولات آنان را بخرند، منتقل کند.

چرا آمیخته ترفیع مهم است؟

پاسخ بسیار ساده است، اگر مشتریان چیزی درباره محصولات یا خدمات شما ندانند شما به هیچ فروشی دست نخواهید یافت. بنابراین آمیخته ترفیع حیاتی است زیرا راهی است که به وسیله آن می­توانید به شکل موثر ویژگی­ های محصولات و خدمات خود را به منظور ایجاد فروش نشان دهید.

تفاوت میان آمیخته ترفیع و آمیخته بازاریابی :

آمیخته بازاریابی دربرگیرنده جنبه­ های مختلفی است که مشتریان جدید و تکراری را جذب می­کند. آمیخته ترفیع ( Promotional Mix ) تنها یکی از جنبه ­های کل آمیخته بازاریابی ( Marketing Mix ) است که بر روی ارتباط و تعامل با مشتریان بالقوه تمرکز می­کند.

چهار جز آمیخته بازاریابی عبارتند از :

  • محصول : هر چیزی که می­تواند یک خواسته یا نیاز یک مشتری بالقوه را برطرف سازد.
  • قیمت : یکی از عوامل آمیخته بازاریابی که حجم فروش را کنترل می­کند.
  • توزیع : توزیع محصولات و خدمات در زمان و مکان مناسب.
  • ترفیع : فعالیتهایی که به وسیله یک کسب و کار صورت می ­گیرد تا پیام مربوط به محصول یا خدمتش را به گوش مخاطبان هدف برساند.

شایان ذکر است که در بسیاری از موارد شرکتها “مردم” را به عنوان پنجمین قسمت از یک آمیخته بازاریابی در نظر می­ گیرند. ( ۵Ps/People )

مرکز توجه آمیخته ترفیع :

هدف اصلی آمیخته ترفیع، آگاهی، یادآوری و متقاعد کردن مخاطبان هدف درباره نیازشان نسبت به محصول یا خدمت شرکت است.

چرا ترکیب ارتقا در بازاریابی دارای اهمیت است؟

آمیخته ترفیع برای کل فرایند بازاریابی مهم است زیرا اگر مشتریان چیزی درباره آنچه که محصولات و خدمات ارائه می­ کنند ندانند فروش محدود خواهد شد و در نتیجه کسب و کاری باقی نخواهد ماند.

اجزای اصلی آمیخته ترفیع

فروش شخصی ( Personal Selling )

فروش شخصی اغلب به فروش رو در رو یا فروش فرد به فرد اشاره دارد. چنانچه که از اسمش مشخص است، فروش شخصی یک رابطه مستقیم شخصی را با یک مشتری بالقوه ایجاد می­ کند تا شاید این امر به ایجاد اعتماد و در نتیجه فروش بیانجامد. این تنها ابزار ترفیع است که به شما این امکان را می­ دهد که پیام تان را مطابق با موقعیت فروش که اتفاق می­افتد تنظیم نمایید. از سوی دیگر اما فروش شخصی پرهزینه­ ترین ابزار فروش است. از جمله نمونه ­های آن یک فروشنده در یک شرکت بازسازی خانه یا یک نماینده در یک غرفه در یک نمایشگاه تجاری است.

تبلیغات ( Advertising )

تا حدود زیادی متضاد فروش شخصی است زیرا شامل هیچگونه ارتباط مستقیم رو در رو با مشتری نیست. تبلیغات زمانی روی می­دهد که شرکتها بودجه­ای را صرف ترفیع محصول از طریق ابزارهایی چون رسانه های جمعی یا اینترنت می­کنند. مزیت اصلی این نوع از بازاریابی این است که یک مکالمه یک طرفه است که به مشتری این امکان را می­دهد که بر روی مزایای محصول یا خدمت شما برای خودش تمرکز نماید. چنانچه اشاره شد بزرگترین نقطه ضغف آن عدم ایجاد اعتماد به دلیل ماهیت غیرشخصی آن است. از جمله نمونه­ های تبلیغات، آگهی ­های بازرگانی تلویزیون و تبلیغات پاپ آپ ( pop – up ) بر روی وب ­سایت هامی باشد.

Advertising

بازاریابی مستقیم ( Direct Marketing )

این نوع از استراتژی بازاریابیتمرکز را به گروه منتخبی از افراد که به محصول یا خدمت شما بیش از بقیه علاقه ­مند هستند، محدود می­ کند. بازاریابی مستقیم به دلیل تمرکز خاصش و اینکه معمولا این عمل را با هزینه کمتری برای شرکت انجام می دهد، قادر به افزایش فروش خواهد بود. اگرچه این نوع از بازاریابی با توجه به تعداد زیاد مخاطبانی که آن را روزانه دریافت می­ کنند به شکل بدی دریافت می­ شود. از جمله مثال های این نوع از بازاریابی می­توان به ایمیل و کمپین های تبلیغات با پست مستقیم اشاره کرد.

ارتقای فروش ( Sales Promotion )

ارتقای فروش در واقع یک واژه کلی است که هر نوع ترفیع محصولی را که حتی به شکل خاص در اینجا مطرح نشده در برمی­ گیرد. مزیت آن تحریک افراد برای افزایش ترافیک و فروش از طریق تغییر درک خریدار از ارزش محصول یا خدمت است. مشکل ارتقای فروش ماهیت کوتاه ­مدت بودن آن است که اغلب اهداف بلندمدت فروش شرکت شما را تحت ­الشعاع قرار می­ دهد. ارتقای فروش را می­توان از طریق قرار دادن کوپن در یک بروشور یا فروش اسنک و چیپس از طریق به نمایش گذاشتن در نقطه خرید ( point – of-purchase ) انجام داد.

روابط عمومی ( Public Relation )

این نوع از ارتقای محصول باید با خلق تصویری مطلوب برای شرکت شما ایجاد شود که به شکل ارائه اطلاعات مستقیم درباره آن محصول یا خدمت خاص نیست. از جمله مزایای رواط عمومی افزایش جذابیت و بالا بردن نصویر شرکت شما از روشی مقرون به صرفه برای تصمیم های خرید آتی است. البته باید در نظر داشت که قضاوت در مورد اثربخشی این کمپین تبلیغاتی بسیار دشوار است. از بهترین نمونه ­های این روش مثلا شرکتی است که مردم را به امدادرسانی از طریق جمع­ آوری کمکهای مالی یا فراهم آوردن تسهیلات برای اجرای تحقیقات سودمند مرتبط با سرطان تشویق می ­کند.

 Public Relation

 

تصویر شرکت ( Corporate Image ) 

تصویر شرکت بسیار شبیه به روابط عمومی می ­باشد فقط اینکه ماهیتاً مستقیم ­تر برخورد می­کند. ایجاد وجهه شرکت به دنبال شکل دادن به تصویر شرکت از روشی بسیار خاص است که ارتباط نزدیکی با برندینگ دارد. مزیت ارتقای تصویر شرکت این است که می­تواند روند رو به کاهش فروش که ناشی از ادراکات ضعیف نسبت به محصول یا خدمت شماست را متوقف کند. ضعف استفاده از این روش این است که مردم ممکن است تنها علت اصلی به وجود آمدن آن ( درک ضعیف یا نادرست یا محصول ) را مد نظر قرار دهند که باعث می­شود بیش از پیش از خرید محصول یا خدمت شما منصرف شوند.

چند نمونه بسیار خوب برای استفاده از این روش یک شرکت هواپیمایی است که کمپینی را برای اصلاح تصویر اهمال کارانه ادراکی از خودش پس از سقوط مهلک یکی از هواپیماهای خود راه ­اندازی می­نماید و یا یک رستوران زنجیره­ای که به دنبال از بین بردن تبلیغات منفی درباره شیوع یک مسمومیت غذایی در یکی از شعبه­ های خود است.

Sponsorship حمایت مالی

این شیوه از تبلیغات بسیار شبیه به نوعی از روابط عمومی است که به تصویر شرکت می ­پردازد. حمایت مالی زمانی اتفاق می­افتد که شرکت شما خود را به رویدادی پیوند می ­دهد که باعث می ­شود در جامعه خوب به نظر برسد یا این حس را القا کند که شرکت شما چیزی را به عموم مردم باز­می­ گرداند. حمایت مالی حتی می­تواند از یک رویداد غیر از امور خیریه مربوط به محصول شما، مثل پشتیبانی از تیم های ورزشی باشد.

یک حمایت مالی حتی می­ تواند موجب ارتقای برند شود، البته اگر در رابطه با یک نام قوی دیگر انجام شود و یا اینکه می­تواند به ورود شرکت شما به بازارهای جاویژه ( niche markets ) که به طور معمول ورود به آنها دشوار است، کمک کند. این روش همچنین نسبت به دریافتی شرکت شما در مورد ارتقا برندتان از آن مقرون به صرفه می باشد. از جمله اشکالات حمایت مالی این است که اگر رویداد یا تیمی که از آن حمایت می­ کنید گرفتار کار اشتباهی شود تصویر شرکت شما را خدشه­ دار خواهد کرد و همچنین شما کنترل کمی بر وضعیت حمایت خواهید داشت.

از جمله مثالهای این روش یک شرکت خودروسازی است که از یک تیم فوتبال حمایت مالی می­کند یا با هلال احمر در پروژه جمع ­آوری کمک های مردمی پس از یک فاجعه طبیعی همکاری می­کند.

 اینترنت ( Internet )

گمان می­کنید امروز تبلیغات اینترنتی چه نقشی در ترکیب بازاریابی و برندسازی اینترنتی بازی خواهند کرد؟ تنها اجازه دهید به این بسنده کنیم که در حال حاضر به قدری مهم هستند که در اینجا دسته مخصوص به خود را دارند، در حالی که چندین سال پیش تنها یک راهکار ثانویه و موقتی بودند. هیچ شکی نیست که امروزه اینترنت یک کانال ترفیعی بسیار بزرگ برای بازاریابی است و اکثر شرکت ها از این موضوع کاملاً مطلع هستند. این روزها شما باید دید گسترده ­تر و دورن گری برای شرکتی که وب سایت یا حداقل وبلاگ ندارد، داشته باشید. همچنین بنگاه های اقتصادی تخصصی بسیاری تنها با هدف کمک به سایر شرکتها برای حضور در اینترنت ایجاد شده ­اند.

بخش اعظمی از استفاده از اینترنت به عنوان ابزار توسعه تجارت به ظهور رسانه ­های اجتماعی بر­می­ گردد. مطمئناً شرکت و حضور در اینچنین رسانه­ های اجتماعی مانند Facebook و Twitter رایگان است ولی برای کسب و کارهایی که قصد تبلیغات در رسانه اجتماعی را دارند این امر صادق نیست. ارائه ­دهندگان این خدمات از قدرت رسانه های اجتماعی برای تبلیغات و بازاریابی آگاه هستند و هزینه ی منصفانه­ ای را از کسانی که در این راستا از آن بهره می­ جویند دریافت می­کنند.

امروزه مردم اغلب به دنیا با نام جهان دیجیتال اشاره می­کنند و این به دلیل تمام تکنولوژی­های پیشرفته­ ( high-tech ) مثل رایانه­ ها یا تلفن های هوشمند است که زندگی افراد را تسخیر کرده است. برای اینکه شرکت ها بتوانند در صحنه ­ی رقابت باقی بمانند حتما نیاز دارند که حضور آنلاین خود را با اقتدار تثبیت کنند. بهترین راه برای انجام این کار داشتن وب سایتی واکنشگرا که شامل داده ­های واقعی و مربوط به محصول یا خدمتتان است و سپس باید به دنبال بهینه­ سازی آن برای جذب ترافیک بیشتر برای سایت باشید. اگر وب سایتی برای موتورهای جستجو بهینه سازی شده باشد ( SEO )، در چند صفحه ابتدایی جستجوی کلمات کلیدی عمومی برای کاربران اینترنتی نشان داده می­شود.

شرکت های بزرگ در کل دپارتمان هایشان در زمینه ساخت وب­ سایت ها و جذب ترافیک برای آنها متخصص هستند ولی کسب و کارهای کوچک اغلب حضور آنلاین کمرنگی دارند و به ندرت برای جذب ترافیک بهینه شده اند. برخی مطالعات نشان می­دهند که بیش از ۹۰% از وبسایت های کسب و کارهای کوچک برای موتورهای جستجو بهینه نشده­ اند که این امر آنها را در مخمصه­ ی رقابتی بزرگی می ­اندازد. شکی نیست که اگر این سایت ها بهینه شده بودند و به علاوه محصولاتشان خوب و قیمت شان منصفانه بود، فروش شان افزایش می­یافت. حضور در اینترنت یکی از کلیدهای موفقیت برای ارتقای محصولات و خدمات است.

اکنون شما اهمیت آمیخته ترفیع ( Promotional Mix ) محصول را برای استراتژی ­های کلی بازاریابی درک می ­کنید. این یکی از اجزای اصلی استراتژی بازاریابی است که باید به خوبی برنامه ­ریزی و اجرا گردد. اگر شرکت شما برای انجام این کار فرصت دارد پس شما شانس خوبی برای دستیابی به اهداف کلی فروشتان زمانی که پیام بازاریابی خود را به مخاطبان هدفتان منتقل میکنید، خواهید داشت. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در زمینه پیاده سازی آمیخته ترفیع می­توانید به مقاله” چگونه یک آمیخته ترفیع موثر اجرا نمایید” مراجعه کنید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

شما به عنوان یک نویسنده یا تولید کننده محتوا ممکن است کارهای اشتباه زیادی انجام داده­ باشید. ولی مشکلی نیست زیرا اشتباهات بهترین راه یادگیری هستند، اینطور نیست؟

هنگامی که یک بار اشتباهی را مرتکب می­شویم معمولاً دوباره آن را انجام نمی ­دهیم و هرچه زمان کمتری صرف اصلاح اشتباهاتمان کنیم باید در واقع مدت زمان بیشتری صرف انجام امور نماییم. در اینجا لیستی از هشت اشتباه رایج که نویسندگان حرفه ­ای محتوا گاهی اوقات مرتکب می­شوند آورده شده.

این مطلب را از دست ندهید چراکه زمانی که درباره این اشتباهات بیاموزید احتمال اینکه خودتان آن را انجام دهید کمتر است. بیایید با آنها آشنا شویم :

اشتباه اول : اینکه گمان­ کنید نمی­توانید از موانع پیش رویتان  در تولید محتوا  عبور کنید.

برخی از افراد گمان می­ کنند که مانع پیش روی نویسندگان یک نیروی شکست­ ناپذیر است و تا زمانی که این مانع از میان برداشته نشود چیزی را نمی­توان نوشت. حقیقت این است که شما می­ توانید مانع نویسندگی را از میان بردارید. برخی مردم برای اثبات برعکس بودن این باور بسیارتلاش می­ کنند ولی ابزارهای مفید دیگری هم وجود دارد که می ­توانید از آنها استفاده کنید.

بار دیگری که با مانع نویسندگی روبرو شدید سعی کنید که طرز فکر خود را تغییر دهید. فکر نکنید که ” نه، من نمیتوانم بنویسم” به جای آن بگویید” باشد، من این مشکل را دارم و از پس آن برخواهم آمد”.

اشتباه دوم : ویرایش نکردن کار نهایی

زمانی که از تب و تاب نوشتن افتادید زمانی را به ویرایش آن اختصاص دهید. به عبارت دیگر اجازه دهید مدت زمانی سپری شود و سپس به مقاله بازگردید و روی آن کار کنید، زیرا اینگونه آن را با حس جدیدی از کنجکاوی، دید و بینش خواهید دید. هیچ کس عاشق ویرایش نیست و این را می­توان درک کرد. ولی اینگونه به قضیه نگاه کنید که : ویرایش آنچه که فوق العاده است را به چیز فوق العاده­تری تبدیل می­کند و این همان چیزی است که به دنبال آن هستید.

اشتباه سوم : غلط گیری نکردن محتوای تولید شده

پس از ویرایش شما باید غلط گیری هم بکنید. ویرایش همان تغییرات گسترده در خود محتواست و غلط گیری تغییرات کوچک در دستور زبان و املا می ­باشد. سعی کنید عادت کنید که هیچ گاه حتی یک کلمه از مطلب و محتوای تان را بدون ویرایش یا غلط­ گیری منتشر نکنید. غلط­ گیری کنید و باز هم غلط ­گیری کنید و مطمئن باشید که از این کار پشیمان نخواهید شد.

اشتباه چهارم : عدم انجام هرگونه پژوهش و مطالعه قبل از تولید محتوا

شما ممکن است جز بهترین  نویسنده ها و در موضوع خود استاد باشید ولی با این وجود نیازمند انجام کمی مطالعه پیرامون آن موضوع هستید. نظر شما چندان در مردم تاثیر نخواهد گذاشت، ولی وسعت مطالعات، داده­ ها، شواهد و دیگر اطلاعاتی که نظر شما را اثبات می­ کند تاثیرگذار خواهد بود. پس خود را برای انجام کاری دشوار آماده کنید. در این قسمت تعریف فرایند پژوهش را از زبان یک پژوهشگر آورده ­ایم:

پژوهش نه تنها یک علم بلکه یک هنر است که چندان ساده نیست. هنری که نیازمند صداقت و کار سخت به همراه صبر و پشتکار است. هیچکس از ابتدا تولید کننده محتوا زاده نشده و نویسندگان هم ممکن است در حین فرایند نوشتن نتایج پژوهش دچار سردرد و کمردرد شوند.

پژوهش می­تواند سرگرم ­کننده باشد. زمانی که بدانید بینش و سطحی از دانش پیشرفته را به خوانندگان خود ارائه خواهید کرد، از یک پژوهش ساده وارد سطح جدیدی از هیجان خواهید شد.

 اشتباه پنجم : استفاده از ضمایر و حروف اشاره تعریف نشده در محتوا

استفاده از ضمایر و حروف اشاره تعریف نشده به چه معناست؟ اجازه دهید تا موضوع را روشن کنم :

کلمات زیر ضمایر اشاره هستند:

  • آن
  • این
  • آنها
  • اینها

در هر زبانی ضمایر و حروف اشاره زیادی وجود دارند که بسیار مفید، کاربردی و بخش مهمی از سخن هستند. پس مشکل کجاست؟ مساله عدم تعریف آنهاست مثلاً :

  • آنها بد هستند. چه چیزهایی بد هستند؟
  • آن هیچ فایده ای ندارد. چه چیز فایده ندارد؟
  • مشکل این است. مشکل چیست؟
  • اینها را از بین ببرید. چه چیز باید از بین برده شود؟

شما باید همه ضمایر و حروف اشاره را در متن نوشته یا جمله تعریف نمایید زیرا حروف اشاره و ضمایر تعریف نشده باعت نامفهوم شدن متن خواهند شد.

اشتباه ششم : نوشتن  و تولید محتوا بسیار سریع یا بسیار آهسته

هیچ سرعت صحیحی در نوشتن وجود ندارد. هر نویسنده باید با سرعتی که مناسبش است بنویسد و اجازه دهد تا خلاقیتش جاری شود. اگرچه باید آگاه باشید که سرعت نویسندگی شما برکیفیت نوشته­ های تان و محتوایی که تولید می کنید، موثر است. اگر بسیار سریع می ­نویسید ممکن است دچار اشتباهات ناشی از بی ­دقتی شوید و اگر بسیار آرام می­ نویسید ممکن است گرفتار اشتباهات ناشی از ناهمگونی یا بدترکیبی متن شوید.

در زمان نوشتن به خاطر داشته باشید که هنگام خواندن مغز در برابر اطلاعات سرعت بیشتری دارد تا در هنگام نوشتن. در هنگام نوشتن مغز شما به راحتی جملات بلند یا کلمات طولانی را پردازش می­کند ولی همین متن برای خوانندگان کسانی که با سرعت ۳۰۰ کلمه در دقیقه متن شما را نگاه کلی می­ اندازند کسل کننده، حجیم، کند و عذاب آور است.

اگر سریع می­ نویسید مغز شما با سرعت نزدیک تری معادل با سرعت عادی خواندن پیش می ­رود. البته باید همچنان به کلمات، ساختار و جملات توجه داشته باشید ولی همزمان قادر به جاری ساختن آن افکار به شکل روان تر و طبیعی ­تری خواهید بود.  تایپ شما می­تواند بیش از حد سریع یا بیش از حد روان باشد یا اینکه می­تواند روند نوشتن را مختل کند. چنان به نظر می­رسد که آنچه که می­نویسیم محصول تعامل میان تفکرات ما با ابزاری است که برای ابراز آنها استفاده می­ کنیم.

طبق پژوهشی که در سال ۲۰۱۶ در دانشگاه واترلو انجام شد، مشاهده شد که اگر فقط آهسته ­تر تایپ کنید به احتمال زیاد کیفیت نوشته شما بهتر خواهد شد. آیا این به این معنی است که شما باید سعی کنید تا انگشتان تان را آهسته تر حرکت دهید و با یک دست تایپ کنید یا به آهستگی و با سرعتی کم حرکت کنید؟ نه لزوماً.

هر شخصی سرعت مناسب خاص خود را دارد و انواع متفاوت مطالب و محتوا سرعت خاص خود را می­ طلبد. شما با سرعتی حرکت کنید که برای شما بهتر است. در برخی از شرایط ایده­ ها و کلمات به شکل ناباوران ه­ای سریع خواهند آمد و شما باید به سریع ترین شکل ممکن آنها را تایپ کنید. در موارد دیگر که نیازمند تحقیق دقیق، جستجوی کلمه ­ای خاص و یا نوشتن در مورد موضوع­ های حساس است کاهش سرعت به نظر ایده­ ی خوبی می­باشد.

اشتباه هفتم : نداشتن درک درست نسبت به خوانندگان مخاطب

اگر می­ خواهید نویسنده بهتری شوید، دانش آموز بهتری برای خوانندگان تان باشید. این امر در واقع بسیار ساده است و نویسندگان بزرگ با روشی موثر با خوانندگان شان ارتباط برقرار می­ کنند؛ تنها در صورتی قادر به انجام این وظیفه خواهید بود که به ذهن خوانندگان تان نفوذ کنید. یکی از چالش های پیش روی هر نویسنده در تولید محتوا ، پیش از آوردن حتی یک کلمه بر روی صفحه این است که تا جایی که ممکن است تحقیق کند و نسبت به خوانندگان بالقوه ­اش درک پیدا کند. این روند به سادگی فرایند خلق یک شخصیت و یادآوری آن در هر لحظه نوشتن به خودتان است. برای سهولت در شناخت مخاطب خود می توانید این مطلب را بخوانید.

اشتباه هشتم : خلاصه نکردن مقاله و محتوا پیش از نوشتن آن

خلاصه نویسی ممکن است شما را به یاد کلاس ادبیات در دبیرستان بیاندازد، نگران نباشید این موضوع مورد بحث ما نخواهد بود.

فرایند خلاصه ­نویسی به سادگی ساختاری برای مقاله شما ایجاد خواهد کرد. به علاوه یکی از چیزهایی که شفافیت و سرعت شما را افزایش می­دهد خلاصه ­نویسی است. ابتدا می­توان یک مقدمه و نتیجه­ گیری سریع نوشت که کمک می­کند سر اصل مطلب بروید و به نتیجه ­گیری دست یابید و همچنین  فضاهای خالی را با مطالب مرتبط و معنادار پر کنید.

خلاصه شما می­تواند شامل رئوس مطالب به شکل موردی و موارد اساسی که می ­خواهید در آن رابطه صحبت کنید باشد که حتی ممکن است جملات کامل نباشند ( که مساله چندان مهمی نیست چرا که شما در این مرحله مقاله نمی ­نویسید بلکه خلاصه­ نویسی می­کنید ). کل این فرایند ممکن است تنها ۱۰ دقیقه یا بیشتر زمان شما را بگیرد ولی ساعت ها در زمان شما صرفه­ جویی خواهد شد. به علاوه این خلاصه به مقاله شما شفافیت بیشتری می­دهد.

آیا آماده نوشتن هستید؟

بهتر نوشتن محتوا، یعنی جدایی از عادات قدیمی و اشتباهات وحشتناک. حتی نویسندگان حرفه­ ای هم دچار اشتباه خواهند شد مساله این است که بتوانید این اشتباهات را کاهش دهید و احساس بهبود نمایید و این همان چیزی است که باعث می­شود به نویسنده و یا تولید کننده محتوای بهتری تبدیل شوید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

آیا شما در نوشتن تبلیغات آنلاینی که موجب توجه و جذب مخاطب شود مشکل دارید؟

شما تنها نیستید. حقیقت زشت رسانه های آنلاین این است که پیام های بازاریابی اغلب کاملا شکست می خورند. این به علت نبود تلاش نیست حتی ممکن است که مطلب شما یک شاهکار ادبی باشد. اما چقدر نوشته های بازاریابی زیبا کارا هستند؟ اگر نوشته های بازاریابی زیبا موجب تغییرات خوبی در کسب و کارتان نشود، زیبایی آنها چقدر اهمیت دارد؟ با کمی اصلاح ساده، شما می توانید عملکرد بهتری را ببینید.

در زیر یک لیست شامل ۹ سوال برای پرسش ارائه شده است تا شما بتوانید به وسیله آنها متن تبلیغاتی خود را به یک نسخه لبریز از قدرت تبدیل کنید.

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

توسعه یک استراتژی بازاریابی اینترنتی می تواند مسئولیت سنگینی باشد. وقتی که شما انتخاب هایتان را برای رسیدن به مشتریان هدف در نظر می گیرید، شما با اطلاعات زیادی درباره پیرامون انواع مختلف فعالیت های بازاریابی اینترنتی رو به رو می شود. آمارهای به دست آمده از تحقیقات نشان می دهد که ایمیل مارکتینگ بهترین روش برای رشد برند است. بررسی ها همچنین نشان داده اند که سئو ( SEO ) بهترین روش برای قرار دادن وب سایت در دید مشتریان هدف در فضای مجازی است.

هنگامی که شما در مورد اینکه در بودجه بازاریابی بر چه چیز هایی تمرکز کنید و سرمایه گذاری کنید، تصمیم گیری می کنید، احتمالا افکار متفاوتی در مورد انتخاب بین ابزارهای بازاریابی اینترنتی مثل ایمیل مارکتینگ ( email marketing ) و سئو ( SEO ) خواهید داشت.

در این مقاله می خواهیم به شما درخصوص انتخاب بین سئو و ایمیل مارکتینگ ( email marketing ) در بازاریابی اینترنتی کمک کنیم و به شما بگوییم آیا سئو (SEO) بهتر است یا بازاریابی ایمیلی (Email Marketing) ؟

  • مهرا ریحانی
  • ۰
  • ۰

دیگر دوران انجام بی قید و شرط امور به وسیله دپارتمان های بازاریابی به سر آمده و آنان نیازمند ارائه نتایج قابل اندازه ­گیری می ­باشند. تکنولوژی جدید، مدلهای کسب وکار جدید و انتظارات جدید باعث افزایش نظم عملکرد بازاریابی شده است و امروز بازاریابان باید در ازای هر میزانی که هزینه می­ کنند، نتایج حاصل از آن را نشان دهند.

عملکرد بازاریابی خواستار روشهای هدفمند برای سنجش مواردی است که به کار می آیند و با فروشندگان، کانال­ ها و رسانه­ ها مرتبط نیست و نوآورانه است. بازاریابان نیازمند معیارهای ریزبینانه مانند CTR، CPC، CPA و همچنین شاخص های سطح بالا مانند ROAS ( بازگشت هزینه تبلیغات ) هستند که نشان می­ دهند استراتژی­ ها و تاکتیک های خاص چگونه بر سود خالص، حاشیه سود و کارایی هزینه تاثیرگذار هستند. امروز این امر به معنای اندازه ­گیری  اثربخشی تمام کانال هایی است که منجر به فروش می شوند. پی­گیری این مورد که چگونه یک کانال در محیط ایزوله عمل می ­کند دیگر کارآمد نیست. بازاریابان نه تنها باید بدانند که کانالها چگونه با یکدیگر کارمی کنند بلکه باید در تفاوت های جزیی که بینش عملی ایجاد می­ کنند، عمیق ­تر شوند.

یک برنامه بازاریابی موفق معیارهای ریزبینانه را با KPIهای کسب وکار پیوند می­دهد و از آن برای بدست آوردن نتایج ( KPIs ) در بازاریابی استفاده می کند. با در نظر گرفتن این موارد، ۹ تکنیک پیشرفته بهینه سازی که به شما در جلوگیری از اشتباهات عملکرد برنامه ­های بازاریابی­ تان کمک می­ کند، ذکر می شود.

۱) شناسایی کانال های با سهم کم برای عملکرد بهتر برنامه ­های بازاریابی

برنامه­ های اندازه­ گیری بین کانالی معمولا به این توجه می­ کنند که کدام کانال­ ها موجب خرید مشتریان خواهند شد ولی باید به این مساله هم توجه شود که راه های ارتباط با مشتری در یک سطح نیستند. مهم آن است که بفهمیم کدام کانال ها در واقع منجر به عمل خرید هستند. به عنوان مثال یک مشتری بالقوه ممکن است آگهی شما را در تلویزیون دیده باشد، وب سایت شما را از طریق موبایل دنبال کرده، یک تبلیغات نمایشی در وب مشاهده کرده باشد و در نهایت از طریق مرورگر دسکتاپ خرید نماید. شما نیاز دارید که بدانید به عنوان مثال آیا آن تبلیغات نمایشی، خرید نهایی مشتری را تحت تاثیر قرار داده است یا تنها هزینه زا بوده. شناسایی کانال های با سهم کم به شما اجازه می ­دهد که تاکتیک هایی که توانایی جبران هزینه خود را ندارند را کاهش دهید.

۲ ) بهینه سازی فراوانی نقطه اتصال با مشتری

دو کانال را در نظر بگیرید که میزان مشابهی از خرید آنلاین را ارائه می­ کنند، یکی نیازمند دو نقطه اتصال و دیگری نیازمند ۲۰ عدد است. آیا ارزش هر دو یکسان است؟ میزان بودجه و منابعی که برای ایجاد یک خرید آنلاین در هر کانال لازم است تجزیه و تحلیل کنید تا مطمئن شوید که ارزش پول خرج کردن داردیا خیر.

۳ ) تجزیه و تحلیل بلندمدت در برنامه­ های بازاریابی

برخی کانال ها به مدت زمان زیادی برای دستیابی به خرید آنلاین احتیاج دارند که لزوما چیز بدی نیست ولی شما باید هزینه قابل توجهی برای هدف قرار دادن مشتریان بالقوه از طریق آن کانالها صرف کنید. از طریق تجزیه و تحلیل کانال های بلند مدت خود  به وسیله مخاطبان مطمئن شوید که هدف درستی را انتخاب کرده­ اید، مشتریان بالقوه و افراد مشابه را شناسایی کنید تا زمان و پول تان را در جای مناسبی صرف کنید.

۴ ) اندازه­ گیری نقطه اشباع مشتری

اگر برای خرید کلیکی بیشتر از تکنیک spray-and-pray استفاده کنید یعنی تبلیغ گسترده داشته باشید به امید اینکه مشتریان خاص خود را بیابید این باعث کاهش بازگشت مشتریان خواهد شد. در برخی مواقع مشتری شما متقاعد شده و در آینده خرید خواهد کرد ( یا نخواهد کرد ) تنها مسئله کی و کجاست. داده­ ها را زیر و رو کنید تا نقطه اشباع ( نقطه خستگی مخاطب از میزان تبلیغات ) را بیابید و برنامه ­ها را بر اساس آن محدود کنید. تعیین نقطه اشباع شما هم باعث صرفه­ جویی در هزینه و هم باعث ایجاد ارزش ویژه برند از طریق کاهش عوامل دلخوری مشتری خواهد شد.

۵ ) محاسبه ترتیب دهی

تصور کنید شما سه روش متفاوت از ارتقای محصول در بازار را در اختیار دارید: حمل و نقل رایگان، ارائه تخفیف ۱۰% و BOGO ( یکی بخر، دو تا ببر ) حال آنکه پرسش اصلی این است که چه ترتیبی در چه بازه زمانی به بهترین نتیجه منجر خواهد شد؟ از اطلاعات ترتیب دهی برای تعیین چگونگی گرفتار کردن مشتریان بالقوه خود بهره ببرید سپس قیمت را افزایش دهید و از تکنیک های هدف گیری مجدد ( retargeting ) استفاده کنید و با استفاده از کارآمدترین ترکیب تاکتیکها، محرک خرید نهایی باشید.

۶ ) انجام هدف­ گیری مجدد به شکل استراتژیک

شما می ­دانید که شخصی علاقه ­مند است، بنابراین زمان روشن کردن ماشین هدف ­گیری مجدد است. برای بسیاری از سازمان ها این به معنای استفاده از تبلیغات نمایشی دیجیتالی ( display ads ) است ولی آیا این همان جا و روشی است که مشتریان هدف شما خرید نهایی را انجام می­دهند؟ آیا کانالهای بهتری که هزینه کمتر داشته باشند ولی بهتر جواب دهند وجود ندارد؟ به عنوان مثال ایمیل رایگان است. نقشه­ ی مسیرهای کاربران خود را برای استراتژی­ های هدف­ گیری مجدد خود رسم کنید تا مطمئن شوید که با یادآوری برند خود به مردم در مکان ­های اشتباه، پول خود را هدر نداده ­اید.

عملکرد برنامه های بازاریابی

۷ ) کلمات کلیدی خود را به دقت بررسی کنید.

دیجیتال مارکتینگ از طریق پرداخت پول به موتورهای جستجو در صدر فهرست هدر دادن پول در بازاریابی است. بررسی کنید که کدام کلیدواژه ­ها موجب سوق بیشتر مشتری در طول فرایند خرید می شود و کدام یک برای تحقیقات استفاده می­ شوند. اگر شما تنها با استفاده از این کلید واژه ها تنها سطح آگاهی از برندتان را نزد مخاطبین افزایش می دهید  ولی رقبای تان به خرید نهایی دست می­ یابند، زمان تغییر فرارسیده. تلاش خود را بر روی کلمات ارزشمند غیرتجاری که منجر به عمل مورد نظر شما می ­شود، متمرکز کنید و کلمات بی­ فایده را کاهش دهید.

۸ ) برای افزایش عملکرد برنامه ­های بازاریابی یک مبنا ایجاد کنید.

هر برندی یک مبنا دارد به معنی یادآوری طبیعی و کشش برای مشتریان خاص بدون هیچگونه تلاش بازاریابی که منجر به خرید نهایی آنان خواهد شد. بازاریابان باید عملکرد آن مبنا را بشناسند تا چگونگی عملکرد برنامه ­های خود را در برابر آن اندازه­ بگیرند. یک مبنای مشخص اینکه کدام یک از تاکتیکهای بازاریابی دیجیتال در واقع تغییرات اساسی را ایجاد می­ کنند، روشن می­ سازد، بنابراین برندها می ­توانند هزینه ­هایی را که صرف رسانه ­ها می­ کنند بهینه سازند و از محاسبات غلط مبتنی بر فرضیات و داده ­های بد تفسیر شده جلوگیری کنند.

۹ ) در برنامه­ های بازاریابی کلی­ نگرانه عمل کنید.

با قرار دادن مبنای خود همه ­ی کانال های خود را با آن و با یکدیگر بسنجید. اجراکنندگان بالایی و پایینی و اینکه به وسیله کدام یک می­توان به نقطه اتصال دست یافت یا از متوسط ACPA ( اعلام هزینه بر حسب عمل ) تجاوز کرد، شناسایی کنید. این نگاه کلی به تمام پرتفولیوی عملکرد بازاریابی، شما را در چگونگی اختصاص منابع و بودجه به موثرترین شیوه یاری می ­کند. برای اینکه به درستی برنامه­ کانال فراگیر خود را بهینه نمایید شما باید بدانید به طور کلی هر کانالی چگونه عمل می­کند نه اینکه هر کدام در محیط ایزوله چگونه کار می ­کنند.

همچون بسیاری از امور کسب وکار عملکرد برنامه­ های بازاریابی زمانی موفق می ­شوند که با کمترین ورودی بیشترین نتیجه را به همراه داشته باشند. از دادههایتان برای ایجاد معیارهای خاص و عملی استفاده کنید و سپس آن اطلاعات را به یک استراتژی کانال فراگیر کاملا بهینه تبدیل کنید.

  • مهرا ریحانی